Tuesday, July 22, 2008

پرچم و لزوم تعميق مبانى نظرى

http://maralan-tabriz.blogspot.com/

موضوع سمبل ملى و يا پرچم براى آذربايجان جنوبى و يا حركت ملى آن تبديل به مركزى ترين بحث در بين فعالان و علاقمندان به سرنوشت جنبش هويت طلبى در آذربايجان جنوبى گشته است. اما آيا اين بحث تنها به يك سمبل محدود مى شود؟ آيا انتخاب يك "لوگو" نياز به اين همه كشمكش دارد؟! چه فرقى مى كند كه رنگ ستاره سياه باشد يا زرد و يا اصلا چه نيازى به انتخاب يك پرچم جديد است و چرا به همان پرچم جمهورى آذربايجان بسنده نمى كنيم؟ مگر ما يك ملت نيستيم؟ آيا انتخاب سمبل ديگر دال بر تاييد جدايى دو آذربايجان نيست؟ سوالات البته در اين زمينه بسيار است.

طبيعى است كه شعاع مباحث فعلى پيرامون يك سمبل، بسيار فراتر از انتخاب چند رنگ و ياشكل بخصوصى است و گرنه توافق در مورد انتخاب چنين سمبلى خيلى پيشتر قابل حصول مى بود. واقعيت آن است كه جنبش اجتماعى تركها در ايران دارد رشد مى كند و در هر مرحله از اعتلاى خود پرسش هاى تازه اى را جلوى پاى پيشاهنگان آن مى گذارد. مسيله پرچم، سوالات تازه اى را به ميدان آورده كه نياز به پاسخ دارند. آنهايى كه در پيشاپيش اين جريان مردمى در حركتند، ضرورت پاسخ يابى به سوالات پيش روى شان را دريافته و با تلاش تمام در پى يافتن جواب هاى مناسب براى سوالات مطروحه هستند.

"موج" پرچم به نظر مى رسد كه هنوز دامان برخى نيروهاى سياسى و فعالان را نگرفته و آنان شايد هنوز منتظرند ببينند كه قدرت اين موج تا چه اندازه است و احتمالا از در افتادن در آب آن واهمه دارند. اما تعميق و گسترش يك جنبش اجتماعى تنها از طريق تعداد فعالان و يا تعداد تظاهرات و يا زندانيان آن قابل اندازه گيرى نيست. يك حركت اجتماعى نياز به پاسخگويى به سوالاتى دارد كه هر روز در برابر آن قد علم مى كنند و بدون تكيه بر چارچوب هاى فكرى و استدلالى محكم نمى توان از پس آنها بر آمد. نيروى سياسى آن گاه مى تواند نقش راهبردى را بعهده بگيرد كه بتواند در زمان مقتضى راهكار هاى لازم را نشان دهد و از فرصت هاى بدست آمده براى زدن مهر خود بر تحولات استفاده كند. تنها از طريق پاسخگويى مناسب به پرسش هاى مطرح شده اجتماعى و سياسى است كه مى توان جنبش را تعميق برد و فعالان آن ر ابا ساز و كارهاى فكرى لازم مجهز كرد.


مباحث حول پرچم نشان مى دهد كه حركت ملى آذربايجان بيش از پيش نيازمند زمينه هاى تئوريك است. هنوز اتفاق نظر در ترمينولوژى وجود ندارد. هنوز نوع رابطه و چگونگى برخورد با مسئله دو آذربايجان و آينده آن روشن نيست. هنوز در مورد اتحاد ها با ملل ديگر ساكن در ايران بحثى جدى و آشكار صورت نگرفته است. به لحاظ نظرى و تئوريك حركت آذربايجان هنوز راه درازى در پيش دارد. مسائل، بدون طرح و تلاش براى بحث پيرامون آنها قابل حل نيستند. خوددارى از گفتگو به معناى تحكيم صفوف نيست. دمكراسى بدون بحث و جدل و هم چنين بدون اختلاف نظر وجود خارجى ندارد.

در مورد انتخاب پرچم موقت به نظر مى رسد كه يكى از سوالات اساسى، تعريف نوع و كم و كيف رابطه با جمهورى آذربايجان است. سوال اين است كه اگر ما يك ملت هستيم پس چه نيازى به پرچم جديدى است. در مقابل بايد پرسيد آيا ما در حال حاضر يك ملت به لحاظ حقوقى هستيم؟ چگونه مى توان بعنوان شهروند كشور ايران در مجامع و ارگان هاى بين المللى از سمبل هاى جمهورى آذربايجان استفاده كرد كه به عنوان مملكتى مستقل به رسميت شناخته شده است و شهروندان خود را دارد؟ اگر بنا به گفته برخى، تعيين يك پرچم جديد به معناى محك زدن بر جدايى دو آذربايجان بدست نيروهاى خودى است آن گاه بايد پرسيد دو آلمان شرقى و غربى كه با هم يكى شدند مگر ساليان درازى داراى پرچم هاى متفاوت نبودند. در دنيا جوامع زيادى وجود دارند كه بدلايل مختلفى جدا از هم افتاده و هر كدام رشد و اعتلاى خود را داشته اند و در شراط مناسب سياسى نيز دوباره متحد شده اند. سوال فعلى آن است كه ما كدام راه را بايد برويم؟ آيا مى توان به اميد آن كه روزى دو آذربايجان با هم متحد خواهند شد از ايجاد هويتى تازه براى آذربايجان جنوبى پرهيز كرد؟ پاسخ نگارنده به اين سوال منفى است. بخاطر دراز بودن ساليان جدايى دو آذربايجان و واقعيت هاى اجتماعى وسياسى حاضر راه درست و معقولانه براى اتحاد در آينده به نظر مى رسد كه تنها از طريق دو جامعه آزاد و مستقل براى ايجاد يك جامعه آزاد و مستقل ميسر خواهد بود. مسلما بحث ها و نظرات در اين باب گسترده و پيچيده اند اما هر نتيجه ديگرى كه بخواهد استقلال عمل و هويت آذربايجان جنوبى را كم اهميت جلوه دهد توانايى پاسخگويى به سوالا ت عديده اى را نخواهدداشت كه در برابر آذربايجان جنوبى قد علم كرده اند و عاجل ترين آن رهايى از زير يوغ جمهورى اسلامى است.

بحث ها حول پرچم فرصت خوبى براى بيان افكار و نظرات و تعميق نظرى و تئوريك جنبش آزاديخواهى و دمكراتيك آذربايجان جنوبى است. از اين فرصت بايد به نحو احسن سود برد و مباحث حول اين موضوع را تقويت كرد. امتناع از ورود به اين بحث و مباحث مشابه آن عقب انداختن روند پيشروى اين حركت و هراس بيهوده از جدايى و اختلاف است. دمكراسى نيازمند بحث و گفتگو و روشنگرى است. اگر قرار است اين حركت با سازوكارهاى دمكراتيك رشد كند پس نمى توان پا پس كشيد و منتظر ماند.

نحوه برخورد روشنگرانه فعالان دمكراتيك با جريان هاى انحصار طلب در حركت ملى آذربايجان به خوبى روند غالب دمكراسى ونياز به راه و روش هاى دمكراتيك در جريان فعلى اين حركت را به نمايش مى گذارد. مباحث پيرامون پرچم دليل ديگرى بر تاكيد بر تنيدگى انديشه دمكراسى با اين حركت ملى است. مباحث پيرامون پرچم اين انديشه را تعميق بخشيده و به جزيى جدايى ناپذير از آن مبدل خواهدساخت.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home