Tuesday, July 29, 2008




تاريخ فشرده پرچم آزربايجان جنوبي در سده بيستم

مهران بهاري

http://millibayraq.blogspot.com/

سؤزوموز


در ارتباط با سمبل ملي-تاريخي پرچم در ايران قرن بيستم، شاهد دو گرايش متضاد در ميان دو گروه ملي عمده اين كشور هستيم. گرايش اول عبارت است از قلب تدريجي ماهيت پرچم سبز و سفيد و سرخ افشاري-قاجاري و نشان شير و خورشيد و شمشير سلجوقي-مغولي-قزلباشي به نمادي ايراني-زرتشتي-پارسي- آريائي از سوي دولتين پهلوي-جمهوري اسلامي، قوميتگرايان فارس و نژادپرستان آريائي؛ و تصاحب گام به گام اين پرچم و نشان تاريخي دول تركي و آزربايجاني حاكم بر ايران از سوي قوم فارس. گرايش دوم نيز واكنشي به گرايش مذكور و در جهت خلاف آن، يعني اعراض و دوري گام به گام و تدريجي تركان و آزربايجانيان از اين پرچم و نشان اصلا تركي و آزربايجاني، اما غصب شده توسط قوم همسايه فارس مي باشد.

گرايش نخست: پرچم مشروطيت ايران، فرم تركيب شده دو عدد از پرچمهاي سلطنتي و دولتي دوره ناصرالدين شاه، پادشاه دولت تركي و آزربايجاني قاجار است. اين دو پرچم خود برآيند و ميراث سنن دولتمداري بسيار طولاني دهها امپراطوري و دولت و بيگليك و اتابكي توركي در تاريخ مي باشند. به طور خلاصه، سه رنگ سبز و سفيد و سرخ اين پرچمها، ميراث دولتهاي افشاري-قاجاري بوده؛ نشان شير و خورشيد و شمشير آنها گذشته و هويت سلجوقي-مغولي-قزلباشي دارد. تركيب پرچمهاي مذكور ناصري در دوره مشروطه به عنوان پرچم مشروطيت و سپس دولت پهلوي قبول شده است. پس از آن، رابطه اين پرچم با اصل، هويت، گذشته و تاريخ تركي و آزربايجاني خود منقطع و براي آن شناسنامه و هويت جديد و جعلي آريائي- ايراني-زرتشتي-پارسي جعل گرديده است. به گونه اي كه اكنون اين پرچم اصلا ترك و آزربايجاني، در ايران و خارج آن به نادرستي سمبل ملي قوم فارس و دولتمداري ايراني شمرده مي شود.

گرايش دوم: به موازات تغيير شناسنامه و هويت پرچم سه رنگ تركي و آزربايجاني قاجاري-مشروطيت از سوي فارسها و دولت ايران، تركان اين كشور و آزربايجانيان جهان نيز در واكنشي اعتراضي تدريجا از آن اعراض نموده اند. به گونه اي كه امروز پس از يك صد سال، قاطبه جريانات و گروههاي سياسي ترك گرا و آزربايجان مركز، كلا اين پرچم را نفي و به طرح پرچمي جديد براي آزربايجان بر خاسته اند. نخستين اين جريانات در آغاز قرن بيستم "مجلس اتحاد اسلام آزربايجان" به مركزيت اورميه، و نخستين آنها در سالهاي اخير "تورك دئموكراتيك پيلاتفورمو" در پايان قرن بيستم است. البته در گذشته جريانات و گروههاي سياسي آزربايجاني معتقد به تماميت ارضي ايران -كه جريان غالب در سياست ترك و آزربايجان بودند- عمدتا از نفي اين پرچم خودداري كرده، و صرفا به جرح و تعديل در آرم مياني پرچم مشروطيت اكتفا نموده اند. نمونه اين جريانها "حكومت آزادستان"-١٩١٨ و "حكومت ملي آزربايجان"-١٩٤٥ است. اما جريانات و گروههاي سياسي آزربايجاني معاصر ايرانگرا و معتقد به تماميت ارضي ايران- كه امروزه جرياني حاشيه اي در سياست ترك و آزربايجانند- در گام بزرگي به عقب، حتي از پيشنهاد پرچم براي آزربايجان جنوبي نيز ابا دارند. نمونه اينگونه جريانات، ج.ف.د.آ (جنبش فدرال دمكرات آزربايجان) است.

بيرقهاي دولت تركي آزربايجاني افشار با نوارهاي سبز، سفيد و سرخ

پرچم سه رنگ فعلي ايران، يعني نوارهاي سرخ و سبز و سفيد، يادگار بيرق دولت تركي آزربايجاني افشار است. اين رنگها نخستين بار توسط شخص نادرشاه افشار و با الهام از پرچمهاي سرخ و سفيد و سبز امپراتوري تركي عثماني انتخاب و پذيرفته شده و بر روي پرچمهاي سلطنتي و نظامي دولت تركي آزربايجاني افشار بكار رفته اند. كاربرد سه رنگ و نوار سبز و سفيد و سرخ همزمان در پرچمها در وضع و حالات مختلف و ايجاد بيرقهائي صرفا متشكل از سه رنگ فوق، با الهام از رنگهاي پرچمهاي امپراتوري توركي عثماني در دوره افشاري، يكي از مهمترين دگرگونيها در تاريخ پرچم دولتهاي توركي-آزربايجاني است. نادر شاه افشار از توركمانان آزربايجان (ايل افشار، اويماق قريخلي)، اصلا از آسياي صغير ويا تركيه امروزي بود و خود را هم تبار عثمانيان شمرده، دولت عثماني را نيز خليفه كل جهان اسلام و دنياي تورك مي دانست. وي از جنبه هاي بيشماري متاثر از اين دولت بوده است. يكي از اساسي ترين تاثيرپذيريهاي نادرشاه از دولت عثماني، اقتباس سه رنگ سرخ و سفيد و سبز از پرچمهاي اين دولت و طراحي بيرقهاي دولت افشاري با الهام از آنها مي باشد. رنگ سرخ در پرچم نادرشاه افشار، ملهم از پرچمهاي سرخ رنگ دولت عثماني است، كه آن نيز به نوبه خود رنگ اصلي پرچم بسياري از دولتهاي توركي باستان و همچنين دولتهاي بي شمار توركي متاخر، از جمله سلجوقيان بوده است. رنگ سبز در پرچم نادرشاه افشار ملهم از پرچمهاي سبز رنگ دولت عثماني است، كه آن نيز به نوبه خود نشانه اي قراردادي براي اسلام در اين امپراتوري بوده است (رنگ سبز، نشانه اسلام نيست؛ نشانه اي است كه عثمانيان براي امور ديني اسلامي جعل كرده و بكار مي برده اند).



ناديرشاه افشار`ين بايراغي


در مينياتوري در پشت جلد كتاب «ترهت الاواح» ترسيم شده در اوايل سلطنت ناصر الدين شاه، كه مجلس جنگ دو امپراتور تورك، نادر شاه افشار و محمد شاه كوركاني پادشاه هند را نشان مي دهد، سپاهيان دولت تركي آزربايجاني افشاري بيرق هايي سه گوش و نوكدار با متن سفيد رنگ در دست دارند. قسمت خارجي دور اين بيرقها را نواري سرخ و قسمت داخلي آن را نواري سبز رنگ احاطه كرده است. پرچم به¬يليك يا بيرق سلطنتي (شاهي) نادر خاقان نيز، از ابريشم زرد و سرخ همراه با تصوير شير و خورشيد قزلباشي بود. در وسط پرچم شيري زرين با دم علم كرده به صورت نيمرخ در حال راه رفتن ايستاده و شمشيري در دست ندارد. در پشت شير، خورشيدي نيمه طلوع كرده ترسيم و بر شعاع آن و در درون دايره خورشيد عبارت قرآني "المک الله" آمده است. همچنين در قسمت وسط و پايين "جقه‌ي نادري" كه اينك در موزه‌ي جواهرات سلطنتي در بانك مركزي ايران محفوظ است، تزئينات متقارني از اشكال لوله‌هاي توپ و نيزه و پرچم و طبل ديده مي‌شوند كه در آن، پارچه بيرق مستطيل شكل و مركب از سه رنگ سرخ و سفيد و سبز است و رنگها با سنگهاي ياقوت و الماس و زبرجد (زمرد كم رنگ) نمايانده شده اند.

پرچم مشروطيت ايران پرچم دولت تركي- آزربايجاني قاجار در عهد ناصرالدين شاه است

يكي از بيرقهاي دولت تركي آزربايجاني قاجار كه در زمان ناصرالدين شاه بر روي ساختمانهاي سلطنتي و دولتي در قلمرو قاجاري بر افراشته مي شد، داراي سه نوار سبز و سفيد و سرخ بود. رنگها و آرم اين پرچم ملهم از پرچم نادر شاه افشار و فرم تكامل يافته آن است. در اين بيرق كه از همه بيرقهاي قاجاري معروفتر بود، عرض نوارها مساوي نبوده در بالا پارچه‌ اي سبز؛ در پايين، پارچه ‌اي سرخ يا ارغواني؛ و در وسط پارچه ‌اي عريضتر از دو نوار ديگر به رنگ سفيد دوخته مي شد. بر اين بيرق، شير و خورشيد و شمشير تركي (سلجوقي-مغولي-قزلباشي) بزرگي بر روي قسمت سفيد نقاشي مي گرديد. در اين دوره همچنين بيرق مشابه ديگري با سه نوار سبز در بالا، سفيد در قسمت وسط و سرخ رنگ در قسمت پايين وجود داشت كه در آن، متفاوت از بيرق قبلي، سه نوار عرضا متساوي بودند و شير و خورشيد و شمشير تركي (سلجوقي-مغولي-قزلباشي) بر روي هر سه رنگ امتداد مي يافت. اين بيرق نيز مانند بيرق قبلي، بر ابنيه دولتي و سلطنتي افراشته مي شد.



ناصرالدين شاه دؤنه مي تورك آزربايجان قاجار دؤولتي بايراقلاريندان


در برخي منابع فارسي ادعا مي شود كه "رنگهاي كنوني پرچم ايران را در مشروطيت اول اختراع كرده‌اند"، و يا اينكه "طراحي و تقسيم بيرق مشروطيت به سه رنگ سبز و سفيد و سرخ، ابتكار و ايجاد مشيرالدوله است". اين ادعاها مقرون به حقيقت نيست، زيرا همانگونه كه فوقا مشاهده مي شود در ميان بيرقهاي دولتي و رسمي دولت تركي آزربايجاني قاجار در دوره ناصرالدين شاه بيرقهايي مشابه بيرق دوره مشروطه وجود داشته و علاوه بر آن، بسيار پيش از دوره ناصري در زمان نادرشاه افشار، دولت تركي آزربايجاني افشاريه نيز به تقليد از بيرقهاي عثماني داراي بيرقهايي با سه رنگ سبز و سفيد و سرخ بوده است. البته از حدود سال ١٣١٩ ه. ق. تا تصويب متمم قانون اساسي و ايجاد بيرق سه رنگ دوره‌ مشروطه، به جاي پرچمهاي ناصري، پرچم ديگري به عنوان پرچم دولت قاجاري بكار رفته است. در اين پرچم، حاشيه سبز رنگي در سه طرف متن سفيد با آرم شير و خورشيد و شمشير تركي بكار رفته و طرف ميله بيرق نيز بدون حاشيه است.

و اما كاري كه مشيرالدوله تبريزي به هنگام نوشتن متمم قانون اساسي انجام داده، انتخاب دو بيرق مذكور از ميان بيرقهاي متعدد دولت تركي آزربايجاني قاجار دوره ناصري، تركيب آندو و سپس معرفي بيرق حاصله به عنوان بيرق مشروطيت است. وي ايده مساوي بودن عرض سه نوار را از بيرق نخست و ايده قرار دادن آرم شير و خورشيد و شمشير تركي در وسط نوار سفيد را (در داخل نوارهاي سرخ و سبز امتداد نمي يافت) از بيرق ديگر دوره ناصري اخذ كرده، و تركيب آنها را در بيرق مشروطيت بكار برده است. پس از تصويب متمم قانون اساسي كه بموجب اصل پنجم آن «الوان رسمي بيرق ايران سبز و سفيد و سرخ و علامت شير و خورشيد» اعلام گرديد، رفته رفته، بيرق مصوب مجلس شوراي ملي، جاي بيرقهاي رسمي سابق و پرچمها و علمهاي متفرق ديگر را گرفته، بتدريج در سرتاسر قلمرو قاجاري متداول گرديد.



مشروطييت بايراغي- ميرزا يوسف خان مشيرالدوله تبريزي


با اين اوصاف، بيرق مشروطيت اصلا تركيب دو بيرق دولت تركي آزربايجاني قاجاري به عهد ناصرالدين شاه كه خود ملهم از بيرق دولت تركي آزربايجاني افشاري است مي باشد و بنابراين مانند همه بيرقهاي دولت قاجار و ديگر دولتهاي تركي و آزربايجاني قبل از آن، تماما شناسنامه و هويت تركي و آزربايجاني دارد. انتخاب و تعديل اين بيرق از سوي دولتمرد و روشنفكر تورك و آزربايجاني مشيرالدوله تبريزي، نه تنها اين وضعيت را عوض نكرده، بلكه هويت و شناسنامه تركي و آزربايجاني اين بيرق را پررنگتر نموده است. (ميرزا يوسف خان مستشار الدوله تبريزي مولف كتاب "يك كلمه"كه نقشي عظيم در روشنگري مردم ايران در عصر قاجار داشت، نخستين روشنفكر ترك و آزربايجاني است كه افكار مدرن و مترقي اي مانند "منشاء قدرت دولت، اراده جمهور ملت است؛ تفكيك قدرت دولت از قدرت روحاني ضروري است؛ حقوق انساني مسلمانان و اقليتهاي مذهبي و اعتقادي برابر است؛ تمام شهروندان در مقابل قانون برابرند و ..." را به ايران وارد كرده است).

نگاهي به عناصر توركي پرچم ايران و سير تطور آنها در بيرقهاي دول تورك

تاريخ تورك يك واحد يكپارچه است. دولتها و خاندانهاي توركي در تاريخ و سنن دولتمداريشان ادامه و وارث يكديگر بوده اند. دولت تركي آزربايجاني قاجار نيز از آسمان نيافتاده است. اين دولت ادامه دولت هاي تركي آزربايجاني افشاري و صفوي است. دولت صفوي ادامه دولتهاي توركي آزربايجاني آغ قويونلو، قاراقويونلو و ايلخاني است. دولت ايلخاني ادامه دولتهاي اتابكان و ايلكانيان و ائلدنيزيان و احمد يليان و .... در آزربايجان و ايران است. آن دولتها نيز بنوبه خود ادامه دولت توركي خارزمشاهيان كه خود ادامه دولت توركي سلجوقيان كبير بود است. دولت سلجوقيان كبير وارث و ادامه قاراخانيان، دولت قاراخانيان ادامه دولت اويغوري، آن نيز ادامه دولت گؤك تورك، آن هم ادامه دولت آپارها، آپارها ادامه سيئن پيها و سيئن پيها ادامه كونها و ... مي باشند. اين سلسله ها و خاندانهاي پي درپي، عناصر بلاانقطاع يك واحد دولت توركي و يك سنت دولتمداري واحد توركي در تاريخ اند.

تلقي پرچم سه رنگ امروزي به عنوان سمبلي ايراني (زباني و تباري) غلطي مشهور ناشي از جعل تاريخ است. پرچم سه رنگ سبز و سفيد و سرخ، پرچمي افشاري-قاجاري و نشان شير و خورشيد و شمشير نشاني سلجوقي-مغولي-قزلباشي و در نتيجه كل اين پرچم، پرچمي تركي و آزربايجاني است. اين پرچم، از هيچ جنبه ربطي به قوم فارس و يا ديگر اقوام ايراني زبان (ايرانيك، خانواده زباني متعلق به زبانهاي هند و اروپايي و تبار منسوب به ايشان و يا دولتهاي آنها) نداشته؛ تماما ريشه، منشاء، هويت و تاريخي توركي دارد. حتي تمام كلمات مربوط به اينگونه سمبلها از "پرچم-بچكن" تا "بيرق-بيدق" و "توغ-طوق" و "سانجاق" و "بنجق-مونجوق" و "جالاو-يالاقو"، "ياق" .... در زبان فارسي، واژه هائي توركي بوده (به غير از چند كلمه رايت و علم و ... كه منشاء عربي دارند) و معادل فارسي ندارند. پرچم افشاري-قاجاري سه رنگ، منقوش به نشان سلجوقي-مغولي-قزلباشي شير و خورشيد و شمشير، بيشك جزيي از تاريخ سياسي، فرهنگي و اعتقادي گروهها و دول تركي و آزربايجاني حاكم بر ايران، بخصوص غلات قزلباش (بويژه صفوي، افشار، و قاجارها) كه اصلا از خاك آسياي صغير- تركيه و سوريه امروزي بوده اند، مي باشد.

در زير به طور فهرست وار به تطور تاريخي عناصر تشكيل دهنده اين پرچم توسط دولتهاي تورك اشاره مي شود:

الف-سه رنگ و نوار سبز، سفيد و سرخ افشاري-قاجاري

رنگ سرخ در پرچم ترك: در نزد اقوام و دولتهاي توركهاي باستان رنگ قرمز نماد تركيت، نشانه جنوب، سمبل خدا، ارواح محافظت كننده، خانه، صلح، استقلال و آزادي است. در دوره توركان باستاني شامان، بيرقهايي كه به شرف ارواح برافراشته مي شده اند به رنگ سرخ بوده اند. رنگ سرخ بويژه در پرچمهائي كه در زمان جنگ بر افراشته مي شدند بكار مي رفته است. طبق منابع چيني در اوتاق خاقان قيرقيزهاي شمال، از معاصرين هونهاي آسيايي، پرچمي به رنگ سرخ افراشته بوده كه همه به آن اداي احترام مي كرده اند. در داستانهاي حماسي ماناس قيرقيزها نيز، بايراق سرخ رنگ ذكر شده است. تركان اوغوز پس از قبول دين اسلام، موفق شده اند كه به سنن تاريخي خود از جمله فرهنگ پرچم و رنگ سرخ آن پايبند باشند. آنها در قرن ١١ ميلادي داراي پرچمي به رنگ سرخ بوده اند كه به آن، مانند امروز، بايراق گفته ميشد. نخستين بار در تاريخ سياسي دولتهاي مسلمان تورك، دولت قاراخاني است كه پرچمي دولتي از پارچه اي سرخ و يا ترنجي به نام "آل" را بكار برده است. در قيام آلدونلار (قيزيل اه¬يينليلر- آل گيييمليلر، به فارسي خرميان) آزربايجان به رهبري باي¬بك بر عليه نيروهاي اشغالگر عرب، از سوي اين مقاومت نيز پرچمهائي سرخ بكار برده شده و از اينرو از سوي تاريخنگاران اين حركت به نام آلدونلار (قيزيل اه¬يينليلر-قيرميزي گيييمليلر) و به عربي محمره و به فارسي سرخ جامه¬گان مشهور شده است. به فرماندهان غزنويان پرچمهائي پارچه اي به رنگ قرمز داده مي شده است. آتابك محمد پهلوان از سلجوقيان داراي پرچمي سرخ با فيگور اژدها بر روي آن بوده است. ارتش توغرول اوغلو آرسلان (ارسلان ابن طغرل) از سلجوقيان عراق داراي پرچمي ابريشمي به رنگ سرخ بوده است. سلجوقيان آناتولي (آسياي صغير) علاوه بر ديگر پرچمها، پرچم سرخ (آل بايراق) را نيز بكار برده اند. ارتش اين دولت تركي، پرچمهايي به رنگ سرخ و يا زرد كه بر آنها سمبولهائي مانند سمبولهاي ديگر دول توركي نقش بسته بود، داشته است. امپراتور تيمور به علامت حكمراني خود، علاوه بر پرچم سفيد، پرچمهايي به رنگهاي زرد، قرمز و يا بنفش را نيز بكار برده است. امير احمد خلج از دولت توركي خلج هندوستان داراي پرچمي به رنگ سرخ بوده است. دولت جاندار اوغوللاري (در شمال شرقي تركيه، در سواحل درياي سياه، بين سالهاي ١٤٦١-١٢٩١) داراي پرچمي به رنگ سرخ با قرص ماهي زرد رنگ بر آن بوده است. دولت گرميان اوغوللاري داراي پرچمهائي از پارچه سرخ بوده كه در دنيزلي و آلاشهير (آلاشهير قيزيل افلاديسي) بافته مي شده اند. در قرن ١٤ ميلادي رنگ پرچم عثمانيان سرخ بوده است. توپچيان (توپچو اوجاغي) در سپاه عثماني پرچمي به رنگ قرمز داشته اند كه بر آن يك توپ نقش شده بود. نارنجك اندازان نيز داراي پرچمي به همان رنگ با نقش توپي در ميان آن بوده اند. اوجاق سپاهي پرچمي سرخ داشت كه بر آن دو هلال ماه نقش بسته بود. اورخان غازي از عثمانيان در جنگها مانند پدر و جد خويش سانجاق قرمز را بكار مي برد. سلطان محمد فاتح پرچمي به رنگ سرخ داشته است. در طول قرن نوزده نيز پرچمهاي دولت عثماني عموما به رنگ قرمز همراه با نقش ماه و ستاره بوده اند. در قرن نوزده پرچمهائي كه خاندان عثماني را تمثيل مي نمودند، به رنگ سرخ بسيار تند (آلبالوئي) بوده اند كه در ميانشان خورشيد تو خالي هشت گوشه اي وجود داشت.

در تاريخ معاصر آزربايجان و ايران، آغامحمدخان قاجار كه داراي شعور ملي توركي برجسته اي بود، با تبعيت از سنن دول توركي باستان و قديم پيش از خود، رنگ سرخ را تنها رنگ پرچم خويش قرار داده است. پس از وي در دوره فتحعلي شاه قاجار، بيرق هاي بزرگ جنگ به رنگ سرخ بوده اند. در وسط اين بيرقهاي يکسره سرخ، شيري نشسته (بي شمشير) و خورشيدي بر پشت آن که پرتوهايش سراسر پرچم را مي پوشاند قرار دارد. "ردليك" در باره رنگ سرخ پرچم فتحعلي شاه مي گويد: "... رنگ سرخ از پرچم سلسله تركان سلجوقي كه سالها در ايران سلطنت كرده‌اند گرفته شده و چندان هم بي دليل نيست. زيرا فتحعلي شاه از سلسله قاجاريه بود و اصلاً از نژاد ترك مي‌باشد. ...." بيرق محمد شاه قاجار نيز به رنگ سرخ بوده است.

رنگ سبز در پرچم ترك: در نزد توركهاي باستان رنگ سبز نشانه شرق، سمبل حيات، تازگي و جواني است. طبق ابودلف پرچم قيرقيزها در قرن ده ميلادي به رنگ سبز بوده است. غزنويان نخست داراي پرچمهائي به رنگ سبز بوده اند كه بر روي اين بيرقها، نام فرمانروايان و فرماندهان ترك نقش بسته بود. دولت آيدين اوغوللاري (در جنوب غربي تركيه بين سالهاي ١٤٢٦-١٣٠٨) داراي پرچمي به رنگ سبز بوده است. پرچم سبز رنگ از ديرباز در ميان عثمانيان نيز بكار مي رفته است. رنگ سبز، سمبلي قراردادي به نشانه اسلام در پرچمهاي امپراتوري عثماني بوده (و نه سمبلي كه دين اسلام براي خود تعيين كرده باشد). پرچم سبز در دوره عثماني بويژه در هنگام غزا و جنگ با كفار بكار مي رفته و بر روي آنها هلال و خورشيد با اشعه هايش تصوير، و كلمه شهادت و بخشهائي از سوره فتح نوشته مي شد. بنا به تاريخ لطفي در جنگ چالداران، در سپاه عثماني پرچم سبز رنگ بكار رفته است. همچنين بنا به اولياء چلبي سواران روم ائلي هنگام هجوم، پرچم سبز بكار مي برده اند. در زمان سلطان سليم قانوني، اوجاقهاي قاپي قولو، پرچمهايي به رنگ سبز بكار مي برده اند. در دوره عثماني پرچم سبز، همچنين در نيروي دريائي و سانجاقها بكار مي رفته است. چنانچه پرچم باربادوس فرمانده نيروي دريائي كه داراي نقش ذوالفقار نيز مي باشد، به رنگ سبز است. در زمان سليمان قانوني علاوه بر سفيد، پرچمهايي به رنگ سبز و سياه نيز بكار رفته است. رنگ سبز در قرن نوزده بيشتر در كشتيهاي حجاج بكار برده شده است. طرح اين پرچمها همانند پرچم ملي عثماني و صرفا رنگ آنها سبز بوده است.

پرچم شاه اسماعيل اول موسس امپراتوري تركي آزربايجاني قيزيلباش صفوي، با الهام از پرچمهاي سبز رنگ عثماني، يکسره سبز رنگ با آيه هائي از قران نوشته شده بر آن بود و بر بالاي آن تصوير ماه قرار داشت. در زمان فتحعلي شاه قاجار پرچم زمان صلح اين دولت نيز بيرقي يکسره سبز رنگ، با شيري نشسته شمشير بدست و خورشيد بر پشت بود.

رنگ سفيد بر پرچم ترك: در نزد توركهاي باستان رنگ سفيد نشانه غرب و سمبل حاكميت و حكمراني بود. در برخي منابع پرچم چنگيزخان به صورت هلالي سياه رنگ بر زمينه اي سفيد توصيف شده است. پرچم دولت ايلخاني كه وارث مونقولها بشمار مي رود به رنگ سفيد بوده است. امپراتور تيمور، به علامت حكمراني خود، به همراه پرچهماي زرد، قرمز و بنفش، پرچم سفيد را نيز بكار برده است. دولت تكه اوغوللاري (دولتي در جنوب تركيه فعلي به مركزيت آنتاليا، بين سالهاي ١٣٢١-١٤٢٣)، داراي پرچمي با زمينه سفيد كه بر آن ستاره اي شش پر نقش بسته بود بودند. نخستين نمونه هاي پرچمهاي عثماني نيز به رنگ سفيد بوده اند. اورخان غازي توغ و سانجاق سفيد را به عنوان "يادگار سلجوقي و نشان حكمداري" در اقامتگاه خود محافظه مي نمود. در دوره متاخر عثماني پرچم سفيد رنگ، صرفا مخصوص پادشاه بود. اين سنت پس از فاتح تا زمان بايزيد دوم و سليم اول نيز ادامه يافته است.

بر پرچم دولت تركي و آزربايجاني آغ قويونلو كه به رنگ سفيد بود، گوسفند و خورشيدي به رنگ سفيد نقش بسته بود. پرچم رسمي دولت قاراقويونلو نيز به رنگ سفيد بود. در موزه بحري‌ كرونبورگ دانمارك مربوط به دوره امپراتوري تركي آزربايجاني صفوي در قرن شانزدهم ميلادي، صورت پنج نوع بيرق ديده مي‌شود كه يكي از آنها بيرقي است چهارگوش با متن سراسر سفيد و با سه راس شير سياه در وسط آن. در زمان فتحعلي شاه قاجار، با الهام از پرچم سفيد ديپلماتيك سلاطين عثماني، استفاده از پرچم سفيد رنگ براي مقاصد ديپلماتيک و سياسي مرسوم شد. در تصويري که يک نقاش روس از ورود سفير فتحعلي شاه " ابوالحسن خان شيرازي " به دربار تزار روس به شهر پتروگراد کشيده، پرچمي يکسره سفيد رنگ منقوش به شير و خورشيد و شمشير تركي (سلجوقي-مغولي-قزلباشي)، پيشاپيش سفير در حرکت است.

تركيب رنگهاي سبز، سفيد و قرمز بر پرچم ترك: در داستان هنگ ايگور كه از داستانهاي قديمي روسي است، از پرچم هاي سرخ و سفيد رنگ توركان قپچاق-كومان سخن مي رود. نيمه پرچم اصلي سپاه يئني چئري عثماني، سبز و نيمه ديگر آن قرمز بود و در ميانش شمشير ذوالفقار زردوزي شده بود. سواره قاپي قولو، پرچمي چاكدار از سه سو، نيمي قرمز و نيمي سبز بر سرنيزه هاي خود نصب مي كرده اند. امروز در موزه توپ قاپي و دنيز تركيه، بيش از صد پرچم و سانجاق مربوط به دوره عثماني موجود است كه عموما به رنگهاي سفيد، قرمز و سبز اند. اين پرچم هاي سپاهيان عثماني، اولگوي افزودن نوارهاي سبز و قرمز بر پرچمهاي دولتهاي توركي قيزيلباش حاكم بر آزربايجان و ايران مانند صفوي، افشار و قاجار و بويژه منبع اساسي الهام نادرشاه افشار (از تركان اوغوز- ايل افشار، اويماق قيرخلي، اصلا از آسياي صغير-تركيه امروزي) در طراحي پرچمهاي سه رنگ دولت تركي آزربايجاني افشار بوده اند.

در دوره دولت تركي آزربايجاني افشاري، بيرقها بويژه پرچمهاي نظامي با توجه به عمليات گسترده نظامي نادرخاقان، اهميت فوق العاده اي يافت، چنانچه هر واحد نظامي بنرهاي خاص خود با نوارهاي سرخ و سفيد را داشت. بيرق هاي بزرگ سلطنتي دوره افشاري مثلثي شكل و نوكدار، با متن سراسر سفيد رنگ بودند و دور آنها را در قسمت خارجي نوار قرمز، و در قسمت داخلي نوار سبز احاطه كرده بود. اين نخستين كاربرد سه رنگ سبز و سفيد و سرخ بر پرچم و استفاده از پرچمهاي صرفا متشكل از اين سه رنگ در ميان دولتهاي تركي و آزربايجاني حاكم بر ايران است.

بيرق مستطيل ترك: دولتهاي تركي آزربايجاني صفوي، افشار و قاجار تا دوره مشروطيت، گهگاه و در مقاطع مختلف بيرقهاي چهارگوش و مستطيل شكل نيز بكار برده اند. چنانچه در موزه بحري‌ كرونبورگ دانمارك صورت پنج نوع بيرق صفوي از قرن شانزدهم ميلادي ديده مي‌شود كه يكي از آنها بيرقي است بنام بيرق شاهزاده، به شكل چهارگوش با متن سفيد و با سه راس شير سياه در وسط آن. در قسمت وسط و پايين "جقه‌ي نادري" كه اينك در موزه‌ي جواهرات سلطنتي در بانك مركزي ايران محفوظ است، تزئينات متقارني از اشكال لوله‌هاي توپ و نيزه و پرچم و طبل ديده مي‌شود كه در آن پرده‌ي بيرق مستطيل شكل و مركب از سه رنگ سرخ و سفيد و سبز است. در دوران آغامحمدخان قاجار، سر سلسلهً قاجاريان نيز، پرچم هاي چهارگوشه بكار رفته است.

ب- نشان سلجوقي-مغولي-قزلباشي شير، خورشيد و شمشير

خورشيد بر بيرق ترك: بنا به اعتقادات توركان باستان، و در باور شامانيسم خورشيد و ماه مقدس شمرده مي شد و بر روي مزارها آينه هايي كه سمبل ماه و خورشيد و منعكس كننده تنگري بودند گذاشته مي شد. اين عادت كه در ميان توركان هون نيز اجرا مي شد، اكنون هم در ميان برخي از تركان رايج است. خورشيد يكي از موتيوهائي است كه از آسياي ميانه به هنرهاي دستي تركان ايران، آزربايجان و آسياي صغير وارد شده و به وفور در بافته جات اقوام و ملل ترك مانند فرش و كليم و ججيم و زيلو و... بكار رفته است. اين نقش خورشيد عموما با اشعه هايش و به شكل تمام و يا نيمه تصوير مي شود. بر روي بعضي از پرچمهاي متاخر عثماني، هلال، ذوالفقار، خورشيد، و ماه و ستاره بكار رفته است. در قرن نوزده پرچمهائي كه خاندان عثماني را تمثيل مي نموده اند، به رنگ سرخ بسيار تند (آلبالوئي) بوده اند كه در ميانشان خورشيد تو خالي هشت گوشه اي وجود داشت (اين خورشيد هشت گوشه كم كم به ستاره هشت پر تبديل شده است). خورشيد در ميان تركان قزلباش و علوي، معادل خدا-خورشيد (تانري-گونش) تركان باستان بوده و تمثيلي از حضرت علي است. هم از اينروست كه علويان ترك اهميت فوق العاده اي به خورشيد (گونه¬شGünәş )، نور (ايشيقIşıq )، آتش (اودOd ) و آتشگاه (اوجاقOcaq ) ميدهند. بر پرچم و سکه هاي دوره شاه طهماسب، تصوير گوسفندي طلائي رنگ در مقابل خورشيد در حال صعود ترسيم شده است. در هر دو پرچم جنگ و صلح فتحعلي شاه قاجار، پرتوهاي خورشيد سراسر زمينه‌ي يكسره سرخ پرچم را فرا مي‌گرفت.

نشان خورشيد بر پرچم اقوام و دولتهاي تركي، بر خلاف آنچه قوميتگرايان فارس ادعا كرده اند كوچكترين ارتباط و علاقه اي با مذهب- آيين ميترائيسم و تقدس خورشيد در آيين ايرانيان كهن ندارد. هيچ سند، مدرك، دليل، قرينه و يا سببي وجود ندارد كه بر اساس آنها بتوان بين نشانه خورشيد در پرچمها و سكه هاي اقوام و دولتهاي تورك و مونقولي و قزلباشي در تاريخ با اقوام ايراني و آيينهائي مانند زردشتيگري و ميترائيسم و ..... ارتباط و يا تاثيرپذيري حتي از دور قائل شد.

شير بر بيرق ترك: تصوير نمودن حيوانات بر پرچمها، نشانگر ادامه سنت مقدس و خوش يمن شمردن برخي از فيگورهاي حيواني در ميان توركان باستان است. بر پرچم سياه رنگ فرمانرواي توركان ساكا، آلپ ارتونقا تصوير گرگ، اژدها، پلنگ، و يا شير نقش بسته بود. دولت غزنويان نخستين دولت تورك مسلمان است كه بر پرچمهاي سياه، سرخ و يا سبز خود، هلال ماه و حيواناتي مانند پرنده هما، شير و يا پلنگ را نقش كرده است. اين نخستين نمونه هاي جانداران بر پرچم دولتهاي توركي پس از اسلام است كه بعد از آن بر بسياري از پرچمهاي دول توركي حاكم بر ايران كنوني نقش بسته است. در سال ١٠٣١ ميلادي سلطان مسعود غزنوي دستور داد نقش و نگار يک شير جايگزين طرح ماه بر پرچم دولت توركي غزنوي شود. بر پرچم و سكه هاي بسياري از پادشاهان غزنوي مانند آرغون خان از قرن سيزده، نقش شير و يا پلنگ ترسيم شده است. بنا به متون ادبي بيادگار مانده از دوره سلجوقيان كبير، پرچمهاي اين دولت تورك داراي فيگورهاي اژدها (نماد محافظت)، شير (نماد قدرت) و پرنده هما (نماد سعادت) به همراه تصوير هلال ماه بوده است. بسياري از شاهان دولتها و اتابكي و بيگليكهاي گوناگون سلجوقي نام آرسلان (شير) داشته اند [از سلجوقيان كبير در آسياي صغير، قرن ١١: آلپ آرسلان، توغرول اوغلو آرسلان و كؤرپه آرسلان. از آرتوقلولار: قارا آرسلان، يولوك آرسلان، آرتوق آرسلان، قارا آرسلان. از راماضان اوغوللاري: آرسلان داوود. از دولقادارها (ذوالقدر): مليك آرسلان بگ. از همدان-آزربايجان سلجوقلولاري: آرسلان شاه. از ائلدنيزليلر: قيزيل آرسلان (مظفرالدين عثمان)، قيزيل آرسلان. از سلجوقيان كرمان-فارسستان: آرسلان شاه اول، آرسلان شاه دوم]. در دوره علاءالدين آرسلان، فيگورهاي شير و سيمرغ همزمان بكار برده شده اند. در سياحتنامه راهبي از فرقه فرانسيسكان متعلق به قرن چهاردهم ذكر مي شود كه دولت توركي مملوك مصر داراي پرچمي با نقش هلالي سفيد بر زمينه زرد، و نيز پرچمي با نقش شير در ميان دايره اي سياه بر زمينه اي زرد بوده است. در سراسر دوره مونقول و بعدها تيموري، فيگور سر شير بكار رفته است. سکه هاي مونقول، شير تنها را بکار برده اند. بر پرچم دولت توركي ايلخاني كه وارث مونقولها بشمار مي رود اژدها، شير و قاراقوش (سيمرغ) نقش بسته بود. در موزه بحري‌ كرونبورگ دانمارك مربوط به دوره امپراتوري تركي آزربايجاني صفوي در قرن شانزدهم ميلادي، بيرقي چهارگوش با متن سفيد و سه راس شير سياه در وسط آن ديده مي‌شود.

خورشيد بر پشت و بالاي سر شير: نقش همزمان دوگانه خورشيد و شير به دوره دولتهاي توركي سلجوقيان، اتابكان فارس ويا خوارزمشاهيان نسبت داده شده است. در زمان خوارزمشاهيان و پس از آن سلجوقيان سکه هائي زده شد که بر روي آن نقش خورشيد بر پشت شير آمده بود، رسمي که به سرعت در مورد پرچمها نيز رعايت گرديد. بعد از انقراض سلجوقيان ايران،‌ شاخه‌اي از اين دولت در آسياي صغير تاسيس شد و سكه‌هايي ضرب نمود كه براي اولين‌ بار در يك طرف آنها نقش شير و خورشيد ديده مي‌شود. سکه هاي بسياري با نقش شير و خورشيد از غياث الدين کيخسرو، پسر علاء الدين کيکاووس و از پادشاهان سلجوقي روم (تركيه امروزي) بر جاي مانده است. سکه شناسان تائيد مي کنند که پيش از سکه هاي کيخسرو، در ميان دول تورك و اسلامي سکه اي با نقش شير و خورشيد ديده نشده و اين سکه ها نخستين سکه ها با نقش شير و خورشيد مي باشند. سرجان ملكم سفير فوق العاده انگليس كه در سال ١٢٢٤ هـ .ق. بدربار فتح علي شاه آمده، در تاريخ ايران كه بسال ١٢٣١ هـ .ق. در لندن به چاپ رسانيده در باره‌ي پرچم و علامت دولت تركي آزربايجاني قاجار مي نويسد: "سلاطين [ترك] ايران هم از قرنهاي بسيار صورت شير و خورشيد را از مخصوصات خود شمرده اند. ... اين صورت در سكه يكي از سلاطين سلاجقه قونيه ديده شده است. چون هلاكو اين سلسله را تمام كرد، احتمال دارد كه خود يا اعقاب و انسال او اين نقش را به علامت اين فتح اختيار كرده و از آن به بعد يكي از نشانهاي [دولتهاي تركي حاكم بر] ايران شده است ....".




بر روي پرچم موغولها، سمبل خورشيد و شير بكار رفته است. از خاندان تورك موغول همانند غازان خان و سلطان محمد خدابنده سكه هائي منقوش به شير و خورشيد باقي مانده است. از پادشاهان صفوي بعد از شاه اسماعيل نيز سكه هائي منقوش به شير و خورشيد باقي مانده است. به استناد سياحت نامهً ژان شاردن جهانگرد فرانسوي در دوران صفويان استفاده از بيرق هاي نوک تيز و باريک که بر روي آن آيه اي از قرآن و تصوير شمشير دوسر علي يا شير و خورشيد جاي داشته، رسم و بسيار رايج بوده است. پرچم به¬يليك يا بيرق سلطنتي (شاهي) نادر خاقان افشار، از ابريشم زرد و سرخ همراه با تصوير شير و خورشيد قزلباشي بود. نادر دو بنر ديگر، يكي با نوارهاي زرد و سبز و ديگري با زمينه اي زرد و چهارچوب سرخ طراحي كرده بود كه دومي در وسط داراي شير و خورشيد بوده است. پرچم آغامحمدخان قاجار عبارت بود از زمينه اي به رنگ قرمز که در ميان آن شير و خورشيدي در دايره سفيد بزرگي قرار دارد. برخي آورده اند كه شير و خورشيد، اولين نشان دولت تركي آزربايجاني قاجاري بود كه در زمان فتحعليشاه صورت رسمي پيدا كرد. سفير ارمني فتحعليشاه به نام «ملك شاه زاده مير داود ضادوريان» مقيم پاريس به سال ١٨١٧ در كتاب خود نقش همزمان شير و خورشيد بر پرچمهاي دولت تركي آزربايجاني قاجار را واكنشي به پرچمهاي دولت عثماني دانسته و چنين مينويسد: به همچشمي سلطان سليم سوم عثماني كه نشان "هلال" را پديد آورده و پادشاهان عثماني آنرا به اروپاييان و ديگران از ترسايان دهند، فتحعليشاه هم نشان "مهر و شير" را درست كرده است. در كتاب نشانهاي جهان و روسيه تا سال ١٩١٧ (اي. گ. اسپلاسكي، لنين گراد، ١٩٣٤، م. ص. ٩٩) در باره شير و خورشيد ايران چنين نوشته شده است: "نشان شير و خورشيد در سال ١٨٠٨ ميلادي از طرف فتحعلي شاه به تقليد از اقدام سلطان سليم سوم در ايجاد نشان هلال عثماني تاسيس شده است. هلال احمر در زمان سولطان سليم سوم عثماني به تقليد از اروپا برگزيده شد". مسيو لانگله نيز در كتابش كه در سال ١٨١٧ ميلادي در پاريس به چاپ رسيده نظر فوق را ارائه كرده است. در دوره فتحعلي شاه دو بيرق شاهي و بيرق ملي و نظامي به کار مي رفته است. بر روي پرچم شاهي شمشير دو سر حضرت علي و بر بيرق ملي و نظامي شير و خورشيد قرار داشت.

شير نشسته و ايستاده بر بيرق ترك: در دوره صفوي شير بيرق، در حالات مختلف نيم رخ، روبرو، جدا از خورشيد، چسبيده به آن، نشسته و ايستاده ترسيم مي شده است. در شير و خورشيدهايي كه بر روي فلوس‌هاي دوره‌ي صفوي ضرب مي شد معمولاَ شير را به حال ايستاده نقش ميكردند. در وسط متن سفيد پرچم نادرشاه، شيري زرين ايستاده با دم علم كرده به صورت نيمرخ در حال راه رفتن است و خورشيدي نيمه طلوع كرده در پشت آن ديده مي شود. بر سكه هائي از دوره آغا محمد خان قاجار، نقش شيري به حالت نشسته (جست) و نيمرخ و دم بر افراشته ضرب شده كه خورشيدي در حال طلوع بر پشت خود دارد و در داخل قرص آن «يا محمد» (اشاره به نام آغا محمدخان) و در زير دست و پاي شير «يا علي» نوشته شده است. در سكه ها و بيرقهاي دوره‌ فتحعلي شاه، اغلب شير را نشسته رسم مي كرده اند. در زمان فتحعلي شاه همچنين نشان‌هاي شير و خورشيد با شير نشسته مرسوم بوده است. در زمان محمدشاه قاجار نشان ديگري پديد آمد كه در وسط شير ايستاده‌اي خورشيد بر پشت و شمشير بدست داشته و تاج نيز بالاي سر شير قرار گرفته بود. اين نشان، مخصوص شمشير بندان اعم از اهل نظام و غير نظام بود. به طبقات ديگر مردم و همچنين سفرا و نمايندگان كشورهاي خارجه از همان نشانهاي سابق اعطا مي شد. بدين ترتيب در اوايل دوره‌ي قاجاريه (دوره محمد شاه و ناصرالدين شاه)، ميان نقش شير ايستاده و نشسته فرق قايل گرديده اند. در مهرها و سر نامه‌هاي مربوط به امور نظامي و سلطنتي، بيرقهائي كه در صفوف لشكري حمل مي گرديد، ويا در بالاي عمارات سلطنتي و دولتي بر افراشته مي شد و شير و خورشيدهايي كه بر سر درها نقاشي و گچ بري مي گرديد شير ايستاده شمشير به دست؛ و در امور غير نظامي، مهر رسمي مقام صدارت عظمي كه بر پشت نامه‌هاي مهم دولتي نهاده مي‌شد، نشانهايي كه به طبقات مختلف مردم، بجز نظاميان و شمشيربندان اعطا مي‌گرديد، شير نشسته رسم مي شد. در دوره متاخر دولت تركي آزربايجاني قاجاري، كم‌كم فرق اين دو از ميان رفت و تنها شير ايستاده رواج يافت.

شمشير بر بيرق ترك: نيمه پرچم اصلي سپاه يئني چئري عثماني سبز، و نيمه ديگر آن قرمز بود كه در ميانش شمشير ذوالفقار زردوزي شده بود. پرچم سبز رنگ باربادوس فرمانده نيروي دريائي عثماني نيز داراي ذوالفقار بود. به استناد سياحت نامهً ژان شاردن جهانگرد فرانسوي استفاده از بيرق هاي نوک تيز و باريک که بر روي آن آيه اي از قرآن و تصوير شمشير دوسر علي يا شير و خورشيد بوده، در دوران صفويان رسم و بسيار رايج بوده است. در دوره صفوي نقش شمشير ذوالفقار را بر روي فلوسهاي مسي ضرب و بر روي پارچه بيرقها رسم مي‌كردند. بر پرچم نيروي دريايي افشاري كه نادرشاه ايجاد نموده بود شمشير سرخ رنگي نقش بسته بود. كشتيهاي نيروي دريائي افشاري پرچمي سفيد با شمشير منحني سرخي داشته اند. در زمان فتحعليشاه قاجار هنوز نقش كردن ذوالفقار بر روي بيرقها متداول بوده و عده‌ اي از بيرقهاي نظامي سپاه وي نقش اين شمشير را داشته است. در اين دوره دو بيرق شاهي و بيرق ملي و نظامي به کار مي رفته است. بر روي پرچم شاهي، شمشير دو سر حضرت علي و بر بيرق ملي و نظامي شير و خورشيد قرار داشت.

شير و شمشير، شير شمشير بدست: شير، خورشيد و ذوالفقار و تركيبهاي آنها از سمبلهاي بكار برده شده از سوي تركهاي غلات قزلباش در قرون وسطي است. از نخستين كاربردهاي سمبول دوگانه خورشيد و شير سكه هاي بيادگار مانده از دوران سلاطين سلجوقي روم (آسياي صغير) است كه بر حسب تصادف بسياري لقب قيليج آرسلان (شير شمشير) نيز داشته اند. پنج تن از شاهان اين خاندان تركي، قليج آرسلان - شير شمشير و يك تن توغرول آرسلان نام داشته است. [قليج آرسلان اول (١١٠٦-١٠٩٢)، قيليج آرسلان دوم (١١٩٢-١١٥٦)، قيليج آرسلان سوم (١٢٠٤)، قيليج آرسلان چهارم (١٢٦٤-١٢٤٨)]. دولت منتشه اوغوللاري (دولتي در سواحل جنوب غربي تركيه فعلي مابين سالهاي ١٢٨٢-١٤٢٤ كه داراي نيروي دريائي بوده است)، داراي پرچمي بوده كه بر آن شيري پرچم بدست نقش بسته است.

در تاريخ معاصر ايران، آقا محمد خان پرچمهاي گوناگون صفويان كه در برخي از آنها شير و خورشيد و در برخي ديگر شمشير دو سر علي نقش بسته بود را در هم آميخت و فيگور "شير شمشير بدست خورشيد به پشت" را ايجاد نمود. اين نخستين بار در تاريخ است كه شمشير در دست شير علامت دولتهاي تركي آزربايجاني حاكم بر ايران شده است. شمشير بدست گرفتن شير در اواخر سلطنت فتحعلي شاه در نقش بيرق كوچك آبي رنگ نظامي رايج شد و سپس در زمان محمد شاه به علامت وسط نشانها سرايت كرده و رفته رفته بر روي سكه‌ها نيز ضرب گرديد. در يكي از تصاوير پرچمهاي كتاب دروويل (١٨٢٥)، در وسط بيرق كوچك آبي رنگ، شير نشسته شمشير بدستي ديده مي شود. اين فيگور در سكه ها نيز بكار رفته است. در نقش يك عدد فلوس مسي ضرب شهر "اورمي" (اورميه) آزربايجان كه تاريخ ١٢٤٩ هـ. ق. را دارد در دست شير نشسته‌ي آن شمشيري ديده مي شود.

خورشيد و شمشير بر بيرق ترك: بر روي برخي از پرچمهاي قرمز دوره عثماني نقش ذوالفقار، خورشيد و ماه بوده است.

صورت آدمي بر بيرق ترك: سکه هاي کيخسرو از سلجوقيان روم داراي نقش شير و خورشيد با صورت شاهزاده گرجي بوده اند. در دوره فتحعلي شاه قاجار نيز به پيروي از طرز نقاشي اروپايي، شير را يالدار گردانيده و صورت آن را كه قبلا نيمرخ رسم مي كردند، تمام رخ نگاشتند. در همان زمان در تبريز فلوسهاي زيبايي با نقش خورشيد صورت دار ضرب گرديده است (٥٤-١٢٣٨ هـ.ق.)

تاج تركي بر پشت شير: افزوده شدن تاج تركي بر بالاي نشان شير و خورشيد به فتحعليشاه و يا جانشين وي محمدشاه قاجار نسبت داده شده است. در يكي از سالهاي سلطنت فتحعلي شاه سفارشي براي ساختن آرم و ضرب سكه هاي ماشيني به كشور انگليس داده شد. از سازنده‌ي آن خواسته بوده اند كه چند موضوع از جمله «شير و خورشيد» و «تاج» و عبارت «اسدالله الغالب» را در آن بگنجاند. در زمان محمدشاه نشاني ايجاد كرده بودند كه در وسط آن شير ايستاده ‌اي خورشيد بر پشت و شمشير بدست وجود داشته و تاج تركي بالاي سر او قرار گرفته بود. در اين نشان، بر خلاف نشان پهلوي كه در آن "تاج كياني" بر بالاي خورشيد است، "تاج تركي" در بالاي سر شير قرار گرفته است.

بازنويسي تاريخ در دوره مشروطيت بر اساس نژادپرستي آريائي و قوميتگرائي فارسي و تبديل "بيرق تركي آزربايجاني سلجوقي-صفوي-قاجاري" به "درفش آريائي-زرتشتي-ايرانزميني"

قوم فارس، بر عكس ملل ديگر ساكن در ايران مانند ترك و عرب و يهود و ارمني و كرد و لر و .... از اقوام تاريخي ساكن در ايران نيست. اين قوم از در هم آميختن اقوام تاريخي عرب، ترك، تاجيك، يهود، ارمني، لر، كرد و .... و تغيير زبانشان مابين سده هاي ١٦-٢٠ بوجود آمده است. عنصر قومي نوظهور فارس در طول عمر كوتاه مدت خود فاقد هر گونه سنت دولتمداري و پرچم ملي بوده است. ديگر اقوام ايراني زبان ساكن در ايران نيز پس از ساسانيان تجربه دول ايراني زبان را از سر نگذرانده اند. با فتح ايران به دست اعراب، هيچكدام از اقوام ايراني زبان تا دويست سال پرچمی از آن خود نداشتند. به اين سبب با بروي كار آورده شدن دولت پهلوي به عنوان نخستين دولت فارس، حتي پيش از آن با به شكست كشانيدن و تحت كنترل در آوردن جنبش مشروطيت توسط امپرياليسم بريتانيا، به منظور ايجاد گذشته و پيوستگي تاريخي؛ ناچارا پرچم و سمبولهاي تاريخي دولتهاي تركي حاكم بر ايران به عنوان پرچم ملي قوم فارس و درفش رسمي و دولتي دولت جديدالتاسيس و مليگراي افراطي فارس پهلوي انتخاب شده است. پس از آن، دستگاههاي تبليغاتي و تحقيقاتي رژم پهلوي و استعمارگران غربي، تا به امروز شروع به بازنويسي تاريخ و جعل تاريخي ايراني- پارسي- زرتشتي-آريائي براي اين "بيرق تورك"، و تبديل آن به "درفش پارسي" كرده اند. آنها در اين امر آنچنان موفق بوده اند كه دولت تاجيكستان و كردها نيز مرتكب اشتباهي شده و به نيت انتخاب سمبلي ايراني، اشتباها پرچمي تركي و قزلباشي (افشاري-قاجاري) را به عنوان پرچم ملي خويش برگزيده اند.

با شكست جنبش مشروطه و تصاحب آن توسط مراكز و جريانات ضدترك و ضدآزربايجاني (قوميتگرايان فارس، نژادپرستان آريائي، وزارت مستعمرات بريتانيا و سازمانهاي اطلاعاتي اين دولت، دولتمردان فراماسون، اليگارشي پارسي هندوستان-زرتشتي فارسستان، برخي از سران بهائي، توسعه طلبان و داشناكسوتيون ارمني، ميسيونرهاي مسيحي اروپائي و آمريكائي، برخي از شرقشناسان غربي، تركان و آزربايجانيان الينه شده فارسزده و ........)، و غصب دولت و قلب تاريخ تركي ايران؛ پرچم دولت تركي آزربايجاني قاجار نيز به همين عاقبت شوم گرفتار شد و در يك چشم به هم زدن تبديل به پرچمي پارسي-ايراني-زرتشتي و آريائي گشت: در منابع قوميتگرايان فارس در اين باره چنين گفته مي شود: "نمايندگان نوانديش [؟!!!] در توجيه رنگهاي به کار رفته در پرچم [توركي مشروطيت] به استدلالات ديني متوسل شدند، .... بويژه گروهي از نمايندگان [فارسستاني] مجلس از جمله ارباب کيخسرو و شاهرخ نماينده زرتشتيان با رايزني، برنامه اي حساب شده ريختند". آنها در جلسه مجلس به تحريف و جعل مفاهيم و مناسبتهاي تازه اي براي بيرق تركي آزربايجاني سلجوقي-موغولي-صفوي-افشاري-قاجاري پرداختند كه اين جعل و تحريف تا به امروز نيز ادامه دارد. در نتيجه اين جعل و تحريف ادعا مي شود كه در پرچم سه رنگ مشروطيت: "رنگ سبز نشاني از اسلام، رنگ دلخواه پيامبر اسلام و رنگ اين دين، نشانه سبز و خرمي كشور و صفاي روح و باطن است. رنگ سبز كه در زمان ساسانيان نشان کشاورزان بوده، از همه بالاتر است چون سرزمين ما [فارسستان] بر پايه کار و کوشش که ويژگي کشاورزان است که مي تواند بالنده شود. رنگ سفيد رنگ ويژه کيش زرتشتي و مورد علاقهً زرتشتيان، رنگ موبدان و انديشمندان؛ نماد صلح، آشتي و پاکدامني پاکدلي دوستي و آرامش طلبي كشور است. رنگ سرخ خون شهيد در اسلام، بويژه امام حسين فرزند علي، خون شهيدان راه انديشه و باور، نشان مشروطيت ايران و جان باختگان انقلاب مشروطيت؛ و دليران و پاسداران اين مرز و بوم؛ نشان کيش مهر نشان پيکار با بدي ها و پديد آمدگان اهريمن؛ نشان آمادگي ملت ايران براي جنگ در صورت تجاوز بحقوق و آزادي و استقلال خويش و دفاع با خون خويش از حق خود است. شير علامت شجاعت و استقامت و متانت؛ خورشيد منبع نيرو و نور و علامت روشني دل و جان و شمشير علامت دفاع از كشورست. نشان شير و خورشيد يک نشان فرهنگي، تاريخي و ديني که ريشه در هزاره هاي کهن، از زمان زرتشت، بل متجاوز دارد. از ازل پرچم ايران زمين اين نشان شير و خورشيد را با خود داشته است".

معلوم نيست قوميتگرايان فارس كه دولتهاي توركي غزنوي و سلجوقي و تيموري و ايلخاني و خوارزمشاهي و ... . همه را اشغالگر و خارجي و وحشي مي شمارند، به چه سبب هنگامي كه نوبت به پرچم آنها مي رسد، بيكباره بيرق اين دولتهاي اشغالگر و خارجي را ايراني و خودي و ملي تلقي مي كنند؟ آيا قوميتگرايان فارس و نژادپرستان آريايي به شدت ضدترك و ضدشيعه و ضدتركيه و ديگراني كه اين پرچم سه رنگ و شير و خورشيد و شمشيردار را قبول دارند، مي دانند كه با اين كار بيرق اقوام و دولتها و پادشاهان ترك غزنوي، سلجوقي، صفوي، افشار و قاجار را، كه خود آنها را وحشي و پست و ضدايراني مي شمارند بر افراشته و آمبلم غلات شيعه قزلباش ترك آراني و تركيه اي و سوريه اي را سمبل مليت فارس و نژاد آريا انگاشته اند؟ نميشود دل در گرو فارسيت و ايرانيت و آريائيت و درفش كاويان و .... داشت اما بيرق دولتهاي تورك و آزربايجاني را بلند كرد.

پرچم مشروطه چيان تبريز- ١٩٠٨

بنا به برخي از منابع، "پيش از تصويب متمم قانون اساسي و در اوايل شورشهاي مشروطه خواهي، بعضي از دسته‌هاي مجاهدين و شاگردان مدارس تبريز كه از بكار بردن پرچم [تركي آزربايجاني] حكومت استبدادي [قاجار] اعراض كرده بودند، به مناسبت دوره‌ي انقلاب و شورش، "پرچمهاي سرخ" با خود حمل مي‌كردند و با خواندن سرودهاي مهيج در اجتماعات ملي شركت مي نمودند". [تاريخ مشروطه ايران- احمد کسروي]. باز به گفته كسروي شهر تبريز در زمان ستارخان (به تركي: ستتارخانليق) با پرچم "قرمز" يا "سرخ" رنگ محافظت شده بود. گويا در اينجا رنگ سرخ يا قرمز معني جنگ و مقاومت در برابر روسها را داشته است: "پرچم قرمز يکبار در مقاومت شهر تبريز در برابر اشعال شهر توسط روسها بکار رفته. در آنزمان ستارخان و يارانش شبانه پرچم سفيد را از جلوي خانه هاي شهر برميدارند و بجاي آن پرچم برنگ قرمز را قرار ميدهند" [ تاريخ هجده ساله آزربايجان - احمد کسروي].



تبريز مشروطه چيلري بؤلوكلرينين بايراغي


به همه حال چه به مناسبت انقلاب و شورش دوره مشروطه و چه به عنوان سمبل مقاومت در برابر اشغال روسها، اين حادثه نخستين نمونه طرد بيرق دولت تركي آزربايجاني قاجاري و به اعتباري پرچم ملي تركان و آزربايجانيان، از سوي گروهي از خود تركان و آزربايجانيان است. اين اقدام - هر چند ناآگاهانه- آنهم در زماني كه دولت حاكم بر ايران، يعني قاجار دولتي ترك و آزربايجاني بوده؛ و پرچم اين دولت ترك و آزربايجاني، هنوز ماهيت و شناسنامه فارسي- زرتشتي- آريائي كسب نكرده بود، نشان از عدم وجود شعور ملي تركي و آزربايجاني در ميان اين دستجات دارد.

مخالفت سلطان احمدشاه قاجار با پرچم بنيادگرايان فارسستان

در سالهاي نخستين سلطنت سلطان احمدشاه قاجار، پرچم تاريخي سه رنگ سبز و سفيد و قرمز افشاري-قاجاري با علامت شير و خورشيد و شمشير سلجوقي-مغولي-قزلباشي، پرچم رسمي دولت تركي آزربايجاني قاجار بود و بر اين پرچم كه در عين حال بيرق نهضت مشروطيت نيز بشمار مي رفت، هنوز شناسنامه پارسي-زرتشتي-آريائي بار نشده بود. از همين رو در اين سالها دستجاتي از فارسها از موضع بنيادگرائي اسلامي به مخالفت با آن پرداخنتد و در يك اقدام هماهنگ در كرمان و برخي ديگر از مناطق فارسستان پرچمهائي بر افراشتند كه در آن نشان شير و خورشيد و شمشير تركي پرچم مشروطيت حذف و آيه قرآني «يدالله فوق ايديهم» جايگزين آن شده بود. تا اينكه به دستور احمد شاه قاجار اين تغيير ممنوع و از بر افراشته شدن پرچمهاي ارتجاعي مذكور ممانعت به عمل آمد. [اين پرچم بنيادگرايان فارس هم اكنون در محل باغ موزه هرندي شهر كرمان در حال نگهداري است. پس از گذشت يكصد سال از دوره مشروطيت، جمهوري اسلامي ايران در صدد تبليغ اين پرچم فارسستاني به عنوان بيرق نهضت مشروطيت و به جاي پرچم دولت تركي آزربايجاني قاجار بر آمده است]. اين اقدام احمد شاه، يكي از معدود و بلكه تنها نمونه تلاش رهبران و روشنفكران آزربايجان، براي نجات پرچم تاريخي تركي و آزربايجاني مركب از سه رنگ سبز و سفيد و سرخ افشاري-قاجاري و نشان شير و خورشيد و شمشير سلجوقي-مغولي-قزلباشي بر آن محسوب مي شود. اما بر خلاف عثماني، كه با سقوط آن و تاسيس جمهوري مدرن تركيه، بيرقش همچنان به عنوان پرچم ملي صاحب اصلي آن يعني ملت ترك در اين كشور باقي مانده و به طور طبيعي به پرچم ملي جمهوري نوظهور تركيه تبديل شد؛ پرچم دولت قاجاري، با ساقط شدن دولت تركي آزربايجاني قاجار و دست به دست گشتن حاكميت در ايران از تركان به فارسها، نه تنها به پرچم ملي صاحب اصلي آن يعني تركان تبديل نشد، بكله بر عكس از هويت و ماهيت واقعي خود منتزع و به طور مصنوعي به درفش ملي قوم ديگري يعني قوم فارس و دولت ضد ترك و ضدآزربايجاني پهلوي مبدل گشت.

پرچم اتحاد اسلام آزربايجان به مركزيت اورميه - ١٩١٨

در عرفه جنگ جهاني اول، پرچم مشروطيت به طور روزافزوني در حال كسب كردن هويت و شناسنامه پارسي-ايراني-آريائي و زرتشتي بود. قلب ماهيت اين پرچم اصلا تركي و آزربايجاني و تغيير در عملكرد نمادينش، لاجرم تركان ايران و آزربايجانيان را به سوي طرد آن سوق داد. چنانچه در همين سالها نخستين ضربه جدي و آگاهانه بر اين پرچم اكنون پارسي-ايراني-آريائي-زرتشتي، با طرح بيرق جديدي از طرف حزب اتحاد اسلام آزربايجان وارد شد. اين حزب در زمان حاكميت آزربايجان جنوبي نيمه مستقل-تحت الحمايه عثماني با واليگري-رهبري مجدالسلطان افشار اورومي (٨ ژوئن ۱۹۱۸ تا اول اکتبر ۱۹۱۸) تاسيس شده و معادل جمعيت اتحاد در قفقاز و جمعيت دفاع اسلام در كردستان (كرمانشاه) بود. صدر عثماني حزب اتحاد اسلام آزربايجان جنوبي در اورميه خليل پاشا سردار عثماني ناجي غرب آزربايجان و صدر آزربايجاني آن حاج فضل الله ناصحي بود. صدر عثماني حزب اتحاد اسلام آزربايجان جنوبي در تبريز يوسف ضياء بيگ قفقازي سرهنگ ارتش عثماني و رهبر آزربايجاني آن ميرزا علي هئيت بود. [ضياء يوسف بيگ اصلا اهل آزربايجان شمالي و برادر عبدالله شايق، استاد مشهور دانشگاه باكو بود]. ارگان مطبوعاتي اين حزب آزرآبادگان نام داشت كه به مديريت محسن رفعت و سردبيري تقي رفعت به زبان تركي در تبريز به صورت هفتگي منتشر مي شد.

پرچم مجلس (حزب) اتحاد اسلام آزربايجان به مركزيت اورميه در اصل عبارت است از پرچم عثماني به علاوه شير و خورشيد و شمشير تركي (سلجوقي-مغولي-قزلباشي). اين پرچم در تاريخ آزربايجان و تركان ايران، از همه جهت نخستين بشمار مي رود. پرچم مجلس اتحاد اسلام آزربايجان-اورميه، همچنين با تاكيد بر يگانگي تركان آزربايجان و تركان آناتولي، نماد چرخشي تاريخي و بنيادي در تعريف هويت خود تركان ساكن در آزربايجان از ايرانيت و شيعيت به تركيت و اسلاميت بشمار مي رود. پرچم مجلس اتحاد اسلام آزربايجان- اورميه كه بر مباني هويتي آزربايجانو تعلق آن به دنياي تورك شكل گرفته است در عين حال نخستين پرچم صرفا طراحي شده براي آزربايجان جنوبي در تاريخ مي باشد.



آزه‌ربايجان ايسلام بيرلييي مجليسي بايراغي


اين مجلس نه تنها سه نوار سبز و سفيد و سرخ را برداشته و آنرا با رنگ پرچمهاي دولتهاي توركي باستان و قديم، يعني سرخ يكپارچه جايگزين كرد، بلكه پس از قرنها و در اقدامي بسيار بي سابقه، دگر باره نشان ماه و ستاره توركي را به پرچم تركان آزربايجان و ايران باز گرداند. ستاره بيرق مجلس اتحاد اسلام آزربايجان، مانند ستاره بيرق عثماني پنج پر بود. [ستاره توركان باستان از جمله امپراتوري گؤك تورك، پنج پر است. اين ستاره پنج پر در اواخر دوره سلطان عبدالمجيد به جاي ستاره قبلي هشت پر عثماني كه اصلي سلجوقي داشت بكار رفته و پس از تاسيس جمهوري تركيه، بر پرچمهاي تركيه مدرن نقش بست]. در همان سال هلال ماه و ستاره هشت پر عثماني-سلجوقي بر پرچم جمهوري خلق آزربايجان به رهبري محمد امين رسولزاده جاي گرفت.

در كتاب تاريخ تهاجمات و جنايات ارامنه، اسماعيل سيميتقو و سردار ماكو در آزربايجان در باره "بيدق مجلس مقدس اتحاد اسلام- آزربايجان" چنين گفته مي شود: (تاريخ تهاجمات و جنايات ارامنه، اسماعيل سيميتقو و سردار ماكو در آزربايجان. ميرزا ابوالقاسم امين الشرع خويي -متوفاي ١٣٤٨ قمري. به كوشش علي صدرايي خويي):

"... عمومي ارامنه و نصاري تحمل حملات مردانه ترکان را نياورده و از جولگه سلماس فرار کرده، در اروميه اتراق نموده و عسکر عثماني هم تا قله کريوه قوشچي که کريوه بسيار سختي است رفته. و در آن قله جماعت ارامنه و نصاري سنگر کرده و ترک ها هم در همان کدوک [گردانه] نشسته، مشغول زد و خورد بودند. و در اين بين محاربات و مضاربات بسيار فقره فقره خيلي اتفاق افتاده بود .... به مجرد وصول لشکر ترک -ايدهم الله تعالي- گويا خون در عروق حضرات مسيحي ها منجمد گرديد..... و نيز اليان پاشا قماندار اردوي ششم با جماعت کافيه بر سر اروميه هجوم کرده و مسيحي ها را از جلو برداشته. در مدت قليلي شهر اروميه و اطراف آن را نيز از ارامنه و نصاري تخليه کرده و عموم مسيحيان به جانب موصل و بغداد رهسپار شدند و از ممالک محروسه ايران بالتمام خارج گرديدند .... اشهد بالله ترک ها را در اين جنگ که با ارامنه و نصاري اتفاق بيفتاد شجاعت و شهامتي و دليري و جسارتي نشان داده بودند که از يادها فراموش و از تاريخ ها محو نخواهند بود و شايان همه قسم تعريف و تمجيد مي باشند. ....

و مابقي اردوي عثماني ها در تبريز و خوي و سلماس اقامت کرده و با مردم به طريق مهرباني رفتار همي کردند و در هر يک از اين شهرها مجلسي به اسم اتحاد اسلام تشکيل داده و مردم را عموما به اتحاد و دوستي دعوت مي کردند ........ حضرات ترکان بعد از آمدن به صفحه آزربايجان مردم را با خودشان بر دوستي و اتحاد دعوت کرده و بنايشان بر اين بود که چنانچه ما بين عموم فرق خاچ پرست اتفاق و اتحادي واقع است که در سايه آن اتفاق و اتحاد عمومي در روي زمين با عزت و شرف زندگاني مي نمايند. با وجودي که اختلاف مذهبي مابين کاتوليک و ارتدوکس و پروتستاني چه قدر است و مابين اين ها نيز اختلافات بسيار و مسالک بي شمار دارند، ارمني و نصراني از جهت مذهبي هيچ موافقتي ندارند، مگر اينکه در خاچ پرستي و ستايش صليب اتحادي دارند. و هکذا روس و انگليس و دول ديگر. هکذا اسلام را هم لازم است که مابين خودهاشان اتفاقي و اتحادي در حمايت همديگر کرده و معاونت از يکديگر داشته باشند. به جهت پيشرفت مقاصدشان تا بيشتر از اين گرفتار مذلت و بدبختي و نکبت و بي شرفي نبوده باشند.

از اين جهت مجلس اتحادي به اسم «اتحاد اسلام» افتتاح کرده و مردم را به دوستي دعوت همي کردند و اين اتحاد در قفقاز چند سال قبل مابين شيعه و سني خصوصا با ترکان پس از جنگ ارمني و مسلمان در کار بوده است...... و به جهت آن مجلس مقدس هيئت رئيسه اي انتخاب نمودند و چون اين بنده داخل بعضي ادارات و تشکيلات نشده بودم لاجرم حقير را حسب الخواهش جماعت هم از اجزاي آن مجلس انتخاب نمودند و کسي را بدون بليط داخل آن مجلس اتحاد نمي کردند. و بيدق هاي آن مجلس مقدس را هم مرکب از شير و خورشيد و ماه و ستاره قرار داده بودند. ... شبانه از خوي با جمعي محترما و ده نفر سواره حکومت جليله و چهار پنج چرخه درشکه و بيرق هاي گوناگون دائر بر اتحاد و مبارک با عيد ملي حرکت نموديم.....

و شب ما را دعوت كرده و مجلس بسيار عالي مرتب كرده بود، حكومت اروميه و كارگزار و تمامي ضابطان حضور داشتند. و نيز نطقهاي مشروح چنانچه مقتضاي آن مجلس عالي بود در تهييج به تشديد مباني دين و اتحاد ما بين ملت اسلام به نحوي دلپذير و خوش آينده هم به عمل آمده. و پاشا از حالتش از وضع آن محفل شريف غايت خوشحالي را اظهار كرده و بهجت و شگفتي مخصوص داشت.....

اهالي مملکت ما هم دامن محبت و دوستي ترکان را محکم گرفته و از نام و نژاد قديمي خود [ترك] يادها کرده و افسانه ها مي خواندند و اثبات مي کردند که ما نيز قديما از ايل و الوس ترکان بوده و از خاک پاک ترکستان قديم بوده و هستيم. ليکن بعد از رفتن عثمانلوها آنوقت ورق برگرديده و چه شکايت ها که اظهار کرده و چه نفاق ها که به قالب نزدند."

پرچم جمهوري خلق آزربايجان (قفقاز)-١٩١٨

اقدام ناآگاهانه دستجات مجاهدين تبريز در دوره مشروطيت و حتي اقدام بسيار آگاهانه جمعيت اتحاد اسلام به مركزيت اورميه در پايان دادن به تلقي پرچم سه رنگ و شير و خورشيد و شمشيردار به عنوان سمبل ملي و يا دولتمداري تركان آزربايجان، در ميان خود آزربايجانيان و تركان انعكاس گسترده و ماندگاري نداشت. چرا كه هر دو اين حركتها و لاجرم پرچمهاي جديد بكار برده شده توسط آنها غيردولتي بوده اند. اما اتخاذ پرچم سه رنگ آبي، سرخ و سبز با آرم هلال ماه و ستاره هشت پر عثماني-سلجوقي از سوي جمهوري مستقل خلق آزربايجان به سال ١٩١٨، به معني دقيق كلمه ميخ بر تابوت پرچم سه رنگ به عنوان سمبل ملي دولتمرداري تركان آزربايجاني است. با اين اقدام، اقلا بخشي از تركان و آزربايجانيان، پرچم تاريخي خود را كه اينك از طرف قوميتگرايان فارس غضب شده و تبديل به پرچمي آريائي-پارسي-زرتشتي گشته بود، طرد نمودند و به هويت آن به عنوان نماد ملي و يا سمبل دولتمداري ملت ترك و سرزمين آزربايجان رسما پايان دادند.



آزربايجان خالق جومهورييتي بايراغي (قافقاز)


البته ظهور اين پرچم نيز صددرصد نشانگر پايان عملي عمر تاريخي پرچم سه رنگ سبز، سفيد و سرخ شير و خورشيد و شمشيردار بويژه در ميان تركان ايران و آزربايجان جنوبي بشمار نمي رفت. زيرا همانگونه كه بعدها ديده شد، هنوز دو حركت سياسي و دولت ساز در آزربايجان جنوبي يعني حركت آزادستان به رهبري شيخ محمد خياباني و حكومت ملي آزربايجان به رهبري پيشه وري در تبريز، در پرچمهاي دولتهاي خويش به سه رنگ سبز و سفيد و سرخ قاجاري- مشروطيت، علي رغم اعراض و دوري اورميه از اين پرچم، وفادار بوده اند.

پرچم آزادستان در تبريز-١٩٢٠

تاريخ نگاران متفق القول اند كه جنبش شيخ محمد خياباني (به تركي: شيج محممدليك)- هرچند عملا و ناخواسته نقشي عظيم در ايجاد حس و مفكوره استقلال آزربايجان جنوبي داشته است- اساسا و در ابتداء به استقلال آزربايجان جنوبي و يا ايجاد دولتي فدرال و منطقه اي براي آن نمي انديشيد و پس از به دست گرفتن حاكميت نيز همه اجرائات و تدابير آن در چهارچوب ايران و براي ايران بود. حتي بررسي بي طرفانه منابع و اسناد باقي مانده از اين حركت – بر خلاف ادعاهاي برخي از هويت طلبان آزربايجاني در سالهاي اخير- نشان مي دهد كه عده اي از رهبران اين جنبش داراي مشكلاتي اساسي با زبان تركي، هويت تركي آزربايجان، دولت عثماني، مقاومت مسلحانه مردم غرب آزربايجان بر عليه توسعه طلبان ارمني و نيز جمهوري آزربايجان (قفقاز) بوده اند. به عنوان نمونه خياباني تنشهائي با دولت عثماني، كه بسياري از رهبران دمكرات آن زمان (اعم از آزربايجاني و غيرآزربايجاني) و بويژه توده ترك قتل عام و نسل كشي شده توسط ارامنه در غرب آزربايجان (به تركي: جيلوولوق-قاچاقليق) به وي به چشم رهائي بخش نگاه مي كردند، داشت. چنانچه خياباني روزنامه تركي زبان آنان در تبريز را كه بر عليه سياستهاي استعماري بريتانيا و روسيه افشاگري مي كرد، شعار ترك بودن آزربايجان را مي داد، خواستار پايان دادن به كشمكش سني و شيعه بود و از اتحاد و مقاومت تركان آزربايجان بر عليه توسعه طلبي و قتل عامهاي ارمنيان مدافعه مي نمود را توقيف كرد كه در نهايت باعث تبعيد وي از طرف عثماني ها به شهر قارس شد. همچنين اين حكومت در اعتراض به انتخاب رسمي نام آزربايجان از سوي دولت مساوات براي جمهوري تازه تاسيس شده آزربايجان در قفقاز، و در اقدامي بشدت ضدتركي و ضدآزربايجاني، نام آزربايجان را با كلمه فارسي آزادستان تعويض نمود. سران اين حكومت بدين اشتباه نيز بسنده نكرده، در نشستي بر ترك داوطلبانه تركي نويسي و اجتناب از تركي گوئي توافق نمودند.



آزاديستان بايراغي


با چنين ماهيت و ذهنيتي، طبيعي است كه حكومت آزادستان به فكر ايجاد پرچمي مستقل براي آزربايجان نيز نباشد. با اين همه، تخاصم و روياروئي روزافزون اين دولت محلي با دولت مركزي و سير غيرقابل كنترل اوضاع، وي را هر روز به قطع كردن يكي ديگر از پيوندهاي موجود آزربايجان با دولت مركزي سوق داد. چنانچه بنا به بعضي منابع پس از مدتي حكومت آزادستان به طراحي پرچم ويژه خود پرداخت. هرچند و بي شك اين اقدام را ميتوان گامي در مسير استقلال ملي آزربايجان ارزيابي نمود، اما عكس آن نيز ممكن است. زيرا اين اقدام حكومت آزادستان، از آنجائيكه پرچم سه رنگ سبز و سفيد و سرخ در اين زمان، كاملا هويتي پارسي-زرتشتي- ايراني يافته و از هويت تاريخي و واقعي تركي و آزربايجاني خويش تجريد شده بود، آنهم پس از آنكه اورميه مدتي پيش پرچم يكپارچه سرخ با هلال ماه و ستاره هشت پر را به عنوان پرچم آزربايجان اعلام كرده بود، مي تواند گامي در جهت ايرانيگري و بر خلاف استقلال ملي آزربايجان تلقي شود. جاي دادن كلمه فارسي آزادستان (در بعضي منابع، عبارت زنده باد آزادستان) به جاي آرم شير و خورشيد و شمشير تركي (سلجوقي-مغولي-قزلباشي) نيز اين شبهه را تقويت ميكند. لوك بورانيان ارمني در باره نام دولت آزادستان به رهبري خياباني مي نويسد: "آزادستان (در فارسي) به معني سرزمين آزاد است. -ستان پسوندي با ريشه هند و ايراني است كه به زبانهاي بسيار توركي وارد شده است. اين كلمه در زبان ارمني در نام هاياستان (به معني ارمنستان) نيز وجود دارد. آزاد در زبان ارمني نيز به معني آزاد فارسي است".

پرچم حكومت ملي آذربايجان- تبريز ١٣٢٥

در فيلمها و عكسهاي بيادگار مانده از مراسم و رژه هاي مختلف دوره حكومت ملي آزربايجان (به تركي: پيشه وريليك)- از جمله رژه فدائيان در مقابل ميدان شهرداري تبريز (ساعات قاباغي)- پرچمهاي برافراشته شده مختلفي ديده مي شود. از مهمترين اينها، يكي پرچم قاجاري-مشروطيت با آرم حكومت ملي آزربايجان به جاي شير و خورشيد و شمشير تركي، و ديگري پرچمي يكپارچه قرمز با تصويري از ستارخان در كنار آن است. اين عكسها و فيلمها به همراه مدارك موجود ديگر نشان مي دهند كه حكومت ملي آزربايجان داراي سياست صريح، مشخص و جاافتاده اي در باره پرچم دولت خود، آزربايجان جنوبي و خلق ترك نبوده؛ و هنوز به ضرورت ايجاد و طراحي پرچمهايي مستقل كه تمثيل كننده هويت ملي خلق ترك و دولتمداري آزربايجان جنوبي باشند نرسيده بود. اما مرکز مطالعات و تحقيقات فرقه دموکرات آزربايجان - آدفام در مقاله "پرچم، نشان هويت و استقلال" خود به تاريخ ۹ آبان ماه ۱۳۸٤، حكومت ملي آزربايجان را حكومتي خودمختار ملي بر اساس قانون انجمنهاي ايالتي و ولايتي، و معتقد به تماميت ارضي كشور توصيف نموده و پرچم حكومت ملي آزربايجان را همان پرچم ايران (پرچم مشروطيت) دانسته است. [فرقه دموكرات آزربايجان موجود، غير از فرقه دموكرات آزربايجان زمان پيشه وري بوده، در حال حاضر تشكيلاتي ايرانگرا، معتقد به تماميت ارضي ايران، و تجزيه طلب ناميدن استقلال طلبان آزربايجاني است].






آزربايجان ميللى حؤكومتينين بايراقلاريندان١٩٤٤-١٩٤٥


آدفام در اين باره چنين مي نويسد: "حکومت هاي ملي آزربايجان و کوردستان (۱۳۲٤- ۱۳۲۵) که مبناي حقوقي تشکيل آنان، قانون انجمن هاي ايالتي و ولايتي نخستين قانون اساسي کشور بود، نيز با توجه به اين که به خودمختار ملي در چارچوب ايران پايبند بودند، همان پرچم تاييد شده در قانون اساسي مشروطيت را پذيرفتند. با اين تفاوت که بعنوان حکومت خودمختار، گئرب يا نشان ملي خود را بجاي نشان شير و خورشيد قرار دادند، امري طبيعي در کشورهايي که بطور فدرال اداره مي شوند. .... مسئله مهم و حائز اهميت در خصوص پرچم حکومتهاي ملي آزربايجان و کوردستان اين است که، عليرغم تبليغات مغرضانه و غير واقعي گروه هاي مرتجع و واپسگرا که اين حکومت ها را تجزيه طلب خوانده و مي خوانند، پذيرش پرچم ايران بعنوان پرچم حکومت هاي خودمختار ملي بار ديگر ثابت مي کند که اين حکومت ها به تماميت ارضي و يکپارچگي کشور معتقد بوده و به آن احترام مي گذاشتند. امري که در برنامه حکومت هاي ملي و نخستين ماده از مرامنامه احزاب تشکيل دهنده اين حکومت ها بر آن صحه گذاشته شده است".

پلاتفورم دمكراتيك ترك (ت.د.پ.، تورك دئموكراتيك پيلاتفورمو)- ١٩٩٤

پس از سقوط حكومت ملي آزربايجان، و به موازات ايجاد سكته اي طولاني در روند ملت شوندگي خلق ترك و مبارزه اين خلق براي احقاق حقوق ملي و مدني اش، موضوع پرچم آزربايجان جنوبي نيز بيش از نيم قرن به فراموشي سپرده شد. تا آنكه طلسم وفاداري به پرچم سه رنگ سبز و سفيد و سرخ دولت تركي آزربايجاني قاجاري در ميان تركان آزربايجان جنوبي و ايران به سال ١٩٩٤ (١٣٧٣)، هنگامي كه يك تشكيلات ترك و آزربايجاني از ايران بنام ت.د.پ.TDP "تورك دئموكراتيك پيلاتفورموTürk Demoķratik Pılatformu " (در آن موقع با نام "آزري دئموكراتيك پيلاتفورمو") داراي گرايشات مركز-چپ پرچمي مستقل براي آزربايجان جنوبي را طرح و پيشنهاد كرد شكسته شد. در اعلاميه تركي پخش شده در اينباره به تاريخ ١٩٩٤ به اختصار گفته مي شود: "پرچم سه رنگ سبز، سفيد، سرخ با آرم خورشيد و شير و شمشير، اصلا و به لحاظ تاريخي پرچمي تركي و آزربايجاني است. اما بدلايل گوناگون در طول قرن بيستم، محتوائي جديد و جعلي بر اين پرچم بار شده است. چنانچه اين پرچم اكنون و به طور برگشت ناپذيري به سمبل ملي قوم فارس حتي ديگر اقوام ايراني زبان (كرد، تاجيك) و ايرانيت (ايرانيك) تبديل گرديده است. به همين دليل نيز ضرورتي تاريخي براي عرضه پرچمي مستقل و ملي براي خلق ترك و آزربايجان جنوبي ايجاد شده است".



پرچم پيشنهادي تورك دئموكراتيك پيلاتفورمو- ١٩٩٤


"زمينه پرچم پيشنهادي ت.د.پ.، مانند پرچم جمهوري آزربايجان متشكل از سه نوار افقي به رنگهاي آبي، سرخ و سبز به نشانه يگانگي آزربايجان جنوبي و شمالي است. در وسط پرچم، سه شعله كه مجموعا تمثيل اودلاريوردو (نام تركي آزربايجان، سرزمين آتشها) مي باشند نقش بسته است. شعله اول به نشانه حركت باي¬بك، شعله دوم به نشانه حركت قزلباش به رهبري شاه اسماعيل و شعله سوم ممثل حكومت ملي آزربايجان به رهبري پيشه وري است. اين سه شعله همچنين تمثيلگر سه بخش تقسيم شده آزربايجان، يعني آزربايجان جنوبي، آزربايجان شمالي و آزربايجان تركيه اند. مشعل حامل شعله ها در حال حركت به غرب، اما خود شعله ها رو به شرق دارند كه ياد آور تعلق آزربايجان به دو جهان شرق و غرب و همچنين آينده اروپائي و گذشته آسيائي آن است. خورشيد وسط پرچم به نشانه تبريز پايتخت ابدي آزربايجان و شمس شرق، ستاره دوازده گوش به نشانه كلاه دوازده ترك قزلباشي است". براي خواندن اصل تركي اين اعلاميه به آدرس زير مراجعه كنيد:
http://millibayraq.blogspot.com/2006/10/trk-demokratik-platformunun-tdp-nrdiyi.html

قابل ذكر است كه ت.د.پ. پس از دوازده سال در سال ٢٠٠٦ (١٣٨٥) انصراف خود از توصيه پرچم فوق را اعلام نموده است. دلايل انصراف از پرچم مذكور به اختصار به اين شكل آمده است: "سرقت آرم اين پرچم از سوي گروهي به اسم "ميللي پارتي"؛ احتمال سوء استفاده قوميتگرايان فارس و بنيادگرايان شيعي به ترتيب از خورشيد و ستاره دوازده گوش قزلباشي؛ نبود سمبلهايي كافي كه بر هويت تركي آزربايجان جنوبي، و پيوند آن با دولتمداري تركي، با دياسپوراهاي تركان آزربايجاني عراق و سوريه و با تركيه تاكيد نمايند". ت.د.پ. همزمان با انصراف از پرچم پيشنهادي قبلي خود، پرچم جديدي را معرفي كرده است. پرچم پيشنهادي جديد ت.د.پ. همان پرچم جمهوري آزربايجان است كه در آن به جاي ستاره هشت پر، ستاره پنج پر قرار دارد. در اين پرچم، سرخ نشان توركيت و جهان توركي، آبي نشان مدرنتيه و اروپائيت، سبز نشان گذشته اسلامي است.



پرچم پيشنهادي تورك دئموكراتيك پيلاتفورمو- ٢٠٠٦


ت.د.پ. در توجيه ستاره پنج پر چنين مي گويد: "ستاره پنج پر، در حاليكه تاكيدي بر تاريخ معاصر و شخصيت سياسي خاص آزربايجان جنوبي در مقايسه با ستاره هشت پر آزربايجان شمالي است، كمترين تباين و تفاوت را با آن داراست؛ نشان پيوندهاي چند جانبه آزربايجان جنوبي با تركيه مدرن؛ همچنين با دياسپوراي تركان آزربايجاني عراق و سوريه كه در پرچمهايشان ستاره پنج پر را جاي داده اند است؛ نشاني است كه در سكه ها و پرچمهاي گؤك توركها آمده است، در حاليكه ستاره هشت پر سلجوقي احتمالا ماخوذ از فرهنگ ايرانيان قديم است؛ ستاره پنج گوش علامت بين المللي پيشگامي و انقلابيگري بوده و نشان از پيشگامي و انقلابيگري آزربايجان دارد. همچنين سمبل ماه و ستاره پنج پر، نشان جهان اسلام بدور از تعصبات سنيگري و شيعيگري است و محتوائي بر عليه فاناتيزم شيعي داشته؛ همخواني كامل با جامعه سكولار و دولت لائيك آزربايجان دارد". از سوي ديگر به اعتقاد ت.د.پ. بحث در باره پرچم آزربايجان واحد و يكپارچه در حال حاضر بحثي زودرس، غيرواقعي، زائد و بي معني، و اعلام پرچم جمهوري آزربايجان به عنوان پرچم آزربايجان واحد و يكپارچه نيز نگرشي نادرست است. زيرا تصميم گيري در باره پرچم آزربايجان متحد مي بايد در آينده، پس از ايجاد جمهوري آزربايجان جنوبي و پديدار شدن افق اتحاد، آنهم توسط دو دولت آزربايجان جنوبي و شمالي و مشتركا انجام گيرد.

پس از اين تابو شكني به سال ١٩٩٤، به سرعت و در فاصله كوتاهي از طرف گروهها و اشخاص گوناگون ترك و آزربايجاني دهها پرچم كه در اكثر آنها از سه نوار سبز و سفيد و سرخ و آرم شير و خورشيد و شمشير تركي اكنون غضب شده توسط فارسها خبري نيست، طراحي و عرضه شد. در زير به برخي از اين پرچمها اشاره مي شود. براي آشنائي با ديگر پرچمهاي پيشنهادي آزربايجان جنوبي به آدرس زير مراجعه كنيد:
http://millibayraq.blogspot.com/

نشريه آناديلي (آناديلي نشرييه سي) (آلمانيا) - ١٩٩٨ ؟

در سالهاي پاياني ده نود ميلادي در نشريه آناديليAna Dili چاپ آلمان پرچمي براي آزربايجان جنوبي بكار رفته است. اين پرچم مركب است از سه رنگ پرچم جمهوري آزربايجان بدون آرم هلال ماه و ستاره هشت پر در وسط آن.




آراز اوغلو - ١٩٩٩

در سال ١٩٩٩ (١٣٧٨) كتابي بنام "موختصر آزربايجان تاريخيMüxtəsər Azərbaycan Tarixi "(تاريخ مختصر آزربايجان) تاليف آراز اوغلو از تركان آزربايجان تركيه چاپ شد. اين كتاب از طرف "بوتؤو آزربايجان بيرليييBütöv Azərbaycan Birliyi " (بابBAB -اتحاديه آزربايجان يكپارچه) در جمهوري آزربايجان و با اشاره و حمايت ائلچي بيگ كه در آن تاريخ صدر اين تشكيلات بود منتشر شده است. آراز اوغلو در اين كتاب پرچمي موقتي براي آزربايجان جنوبي را طرح و معرفي نموده است. عده اي ادعا نموده اند كه ائلچي بيگ اين پرچم موقتي را شخصا پذيرفته بود. (ائلچي بيگ در تاريخ ٢١ آگوست ١٩٩٥ در ديدار با گروهي از فعالين سياسي و روشنفكران آزربايجان جنوبي گفته بود: "روزي خواهد آمد كه بيرق به احتزاز در آمده در شمال، در تبريز نيز برافراشته خواهد شد").




آرازاوغلو با تاكيد بر اينكه همه تركان آزربايجان فقط داراي يك پرچم مقدس مي باشند كه آن هم پرچم جمهوري مستقل آزربايجان است، اضافه مي كند "با اينهمه سير تاريخ و حوادث سياسي ضرورت داشتن پرچمي مستقل براي آزربايجان جنوبي را به ميان آورده است". پرچم آرازاوغلو همان پرچم جمهوري آزربايجان است كه علامت هلال ماه و ستاره هشت پر سفيد آن، به رنگ سياه تصوير شده اند. وي انتخاب رنگ سياه را به دليل مستقل نبودن، تحت اسارت و اشغال فارسها بودن آزربايجان جنوبي ذكر كرده است. به گفته آراز اوغلو "رنگ سياه در پرچم آزربايجان جنوبي موقتا و تا زمان استقلال و اتحاد دوباره دو آزربايجان، به نشانه عزا باقي خواهد ماند. پس از اتحاد ايندو، با تبديل رنگ سياه به سفيد، پرچم هر دو آزربايجان به پرچم جمهوري آزربايجان تبديل خواهد گشت".

گاموح (گونئي آزربايجان ميللي اويانيش حركتي) -٢٠٠٣

يكي از مناقشه آميزترين پرچمهاي پيشنهاد شده براي آزربايجان جنوبي، پرچم طراحي و پيشنهاد شده توسط محمودعلي چهرگاني صدر تشكيلات گاموحGAMOH (گونئي آزربايجان ميللي اويانيش حركتيGüney Azərbaycan Milli Oyanış Hərəkəti )، تشكيلاتي با گرايش راست ملي- ديني است. وي مي گويد "ملتهاي باشرف در زير پرچم خود زندگي مي كنند. پرچم سه رنگ شير و خورشيد و شمشير كه در اصل پرچم دولتهاي توركي حاكم بر ايران مي باشد، بيش از يكصد سال است كه به سمبل ملي قوم فارس تبديل گرديده است". وي در توضيح رنگها و آرم پرچم پيشنهادي خود چنين مي گويد: "رنگ آبي، رنگ ترك بودن و تعالي و آرامش و وقار است. قرمز رنگ قدرت و مدرنتيه است. رنگ سبز، رنگ حيات و زندگي، آباداني و اسلام است. هلال ماه و ستاره سمبل تركان و اسلام است. ستاره هشت پر ستاره اي است كه در اكثر پرچمهاي دولت توركي آزربايجاني موجود بوده است".





اين پرچم كه در اوائل از سوي برخي از جوانان با استقبالي گرم مواجه شده، و در مراسم سالانه باي¬بك نيز از سوي جمعي از شركت كنندگان اين مراسم حمل گرديده بود، پس از آنكه از سوي گاموح با روشهائي غيردمكراتيك و به طور يكطرفه به عنوان پرچم ملي آزربايجان جنوبي تقديم و تبليغ شد مورد اعتراض گسترده طيفها و شخصيتهاي گوناگون آزربايجان جنوبي قرار گرفت (اين تشكيلات، محمودعلي چهرگاني را نيز با روشهائي مشابه به عنوان رهبر آزربايجان جنوبي تقديم و تبليغ مي كند). با اينهمه گاموح علي رغم انتقادات و اعتراضات روشنفكران و فعالين سياسي ترك و آزربايجاني به اين پرچم و بويژه نحوه تقديم آن، كماكان تلاشهاي گسترده اي براي تثيبت پرچم پيشنهادي خود به عنوان پرچم ملي آزربايجان جنوبي انجام مي دهد. چنانچه اخيرا روزي را به نام روز پرچم ملي اعلان نموده و پيشتر نيز، پرچم پيشنهادي خود را به عنوان پرچم ملي آزربايجان جنوبي به يو.ائن.پي.او (UNPO) تقديم كرده و شناسانده است.

گاييپ (گونئي آزربايجان ايستيقلال پارتيسي)-٢٠٠٥

تشكيلات گاييپGAİP (گونئي آزربايجان ايستيقلال پارتيسيGüney Azərbaycan İstiqlal Partisi ) تشكيلاتي با گرايش مركز بوده و همانگونه كه از نام آن مشخص است خواهان استقلال آزربايجان و اتحاد آن با جمهوري آزربايجان مي باشد. اين تشكيلات كه در تقابل با پرچم گاموح، نخست سه پرچم پيشنهاد كرده بود، بعدها بر يكي از آنها متمركز شده است.



گونئي آزربايجان ايستيقلال پارتيسي


پرچم پيشنهادي گاييپ همان پرچم جمهوري آزربايجان است كه در آن خطي انحنادار به نشانه رود ارس كه شمال و جنوب آزربايجان را از هم جدا نموده تصوير شده است. به اعتقاد گاييپ، اين پرچم موقتي بوده و پس از اتحاد دو آزربايجان نقش رود ارس از پرچم آزربايجان جنوبي برداشته خواهد شد. و پس از آن هر دو بخش آزربايجان داراي يك پرچم واحد - پرچم فعلي جمهوري آزربايجان- خواهند گرديد.

پرچمهائي كه در قيام خرداد ١٣٨٥ برافراشته شد


بر اساس اخبار و گزارشات در خيزش مردمي آزربايجان به سال ١٣٨٥ در راستاي دموکراسي خواهي و حقوق ملي ملت ترك، پرچمهاي گوناگوني حمل شد. براي مثال در اعتراضات مردم اورميه - دومين شهر آزربايجان- براي نخستين بار در تاريخ معاصر ايران و آزربايجان جنوبي، چندين عدد پرچم جمهوري آزربايجان به عنوان سمبل ملي تركان ايران و آزربايجان جنوبي حمل گرديد. بنا به اين گزارشات، مردم و جوانان معترض كه پرچم دولت جمهوري آزربايجان را بالا برده و حمل مي كردند، در مقابل کنسولگري دولت ترکيه شعار "تورک قارداش، گل بيزي قورتار!Türk qardaş, gәl bizi qurtar " (برادر ترک بيا و ما را نجات ده) را سرداده اند. حمل پرچم جمهوري آزربايجان از سوي مردم اورميه و امداد خواستن آنها از تركيه، بار تاريخي و معناي سمبليك بسيار مهمي دارد، زيرا علاوه بر آنكه اورميه، زادگاه اولين پرچم ملي آزربايجان جنوبي است (بيدق مجلس اتحاد اسلام آزربايجان)، تركان ساكن در اورميه و ديگر شهرهاي غرب آزربايجان همواره عثماني و ادامه آن تركيه را ناجي و رهائي بخش خود دانسته اند.



اورمودا باغيلسيز آزربايجان دؤولتي بايراغي


از بررسي گزارشهاي موجود در باره خيزش مردمي ١٣٨٥ آزربايجان معلوم مي شود كه در حين اين خيزش چند پرچم ديگر نيز از سوي جوانان و مردم افراشته و حمل شده است. چنانچه طبق ادعائي تائيد نشده در شهرستان اهر پرچم قرمزي که عکس گرگي بر آن نقش بسته بود بالا برده شده است. همچنين اعلاميه اي در سال ٢٠٠٦ از سوي تشكيلاتي بنام گونئي آزربايجان اينفورماسييا مركزيGüney Azәrbaycan İnformasiya Mәrkәzi (گاييمGAİM ) منتشر و در آن پرچمي كه در برخي مراسم حمل شده به عنوان پرچم آزربايجان جنوبي پيشنهاد گرديده است. اين پرچم عبارت است از تصوير باي¬بك (بابك) بر زمينه اي سرخ.





جمع بندي:
مي توان گفت كه در ميان نخبگان ترك و آزربايجاني ايران، اجماعي مبني بر اعراض از پرچم سه رنگ قاجاري –مشروطيت، عدم قابليت و نامناسب بودن آن به عنوان سمبل ملي ملت ترك و آزربايجان و ضرورت طرح پرچمي مستقل براي آزربايجان جنوبي شكل گرفته است. اما در حال حاضر اجماعي همگاني در باره چگونگي پرچم آزربايجان جنوبي موجود نبوده و حصول به آن در آينده نزديك نيز – با توجه به اختناق سياسي موجود در ايران و نيز نهادينه نشدن فرهنگ گفتگو و آداب سياسي مدني و مدرن جهاني در ميان بسياري از شخصيتها و گروههاي سياسي آزربايجاني- چندان ممكن به نظر نمي رسد. با اينهمه به اعتبار سال ٢٠٠٨ مي توان جهتگيري عمومي مباحثات در باره پرچم آزربايجان جنوبي را - كه از هم اكنون قابل تشخيص است بدين شرح خلاصه كرد:

١- پرچم قاجاري- مشروطيت ايران منشاء و تاريخي تركي-آزربايجاني دارد.
٢- اين پرچم در قرن اخير، هويت و شناسنامه اي فارسي-ايراني-زرتشتي-آريائي كسب كرده است.
٣- آزربايجان جنوبي به پرچمي جدا از قوم فارس و دولت ايران نيازمند است،
٤- آزربايجان جنوبي به پرچمي جدا از جمهوري آزربايجان نيازمند است،
٥- زمينه پرچم آزربايجان جنوبي، همان سه نوار پرچم جمهوري آزربايجان خواهد بود،
٦- پرچم آزربايجان جنوبي داراي نشان هلال ماه و ستاره در ميان خواهد بود.

در حال حاضر اختلاف عمده در ميان اشخاص و گروههاي عمده آزربايجاني مورد ششم يعني هلال ماه و ستاره است. (هلال ماه و ستاره پنج گوش سفيد بنا به تورك دئموكراتيك پيلاتفورمو؛ هلال ماه و ستاره هشت گوش سياه بنا به آراز اوغلو؛ هلال ماه و ستاره هشت گوش سفيد به همراه خطي به نشان رود ارس بر پرچم بنا به گاييپ؛ ....). مساله مورد اختلاف ديگر، مساله پرچم آزربايجان واحد است. به نظر تورك دئموكراتيك پيلاتفورمو، بحث پرچم آزربايجان واحد از هم اكنون بحثي زودرس است و علاوه بر آن تصميم گيري در باره اين پرچم مي بايد در آينده توسط دو آزربايجان جنوبي و شمالي و مشتركا انجام گيرد. در حاليكه ائلچي بيگ، آرازاوغلو، گاييپ و .... از هم اكنون پرچم جمهوري آزربايجان را به عنوان پرچم آزربايجان واحد آينده شناخته اند.
.

پرچمهاي ديگر مناطق ملي ترك نشين در ايران و دياسپوراهاي تركان آزربايجاني در خارج

علاوه بر پرچمهاي پيشنهادي براي آزربايجان جنوبي، در سالهاي اخير پرچمهاي گوناگوني براي ديگر مناطق و سرزمينهاي زيستي تركان ايران طرح و پيشنهاد شده اند. در زير به سه عدد از اين پرچمها اشاره مي شود.

قاشقاي يورد:



قاشقاي يوردو بايراغي (ت.د.پ. اؤنه ريسي)


زمينه اين پرچم تصوير يك قالي بوده، در وسط آن هلال ماه و ستاره هشت پر نقش بسته است. (هلال ماه و ستاره افقي نشانه آزربايجان و هلال ماه و ستاره عمودي نشانه قاشقاي يورد است). اين پرچم ممثل همه تركان جنوب ايران است و مختص ايل قشقائي نيست. پرچمهاي ويژه اي براي ايل قشقائي پيشنهاد شده اند كه دو نمونه آنها در زير آمده است:



قاشقاي ائلي بايراغي (ت.د.پ. اؤنه ريسي)



نشانه واقع در مركز پرچم، علامت دولت آغ قويونلو و يا بايندريه مي باشد كه به گفته بسياري از جمله ملك منصور قشقائي، يكي از مهمترين هسته هاي اوليه ايل قشقائي منتسب به آنها است. اين نشانه، همچنين حرف "با" در الفباي رونيك اورخون مي باشد ("با" هجاي نخست باييندير است، باييندير نام ديگر ايل آغ قويونلو مي باشد).




خلجيستان:



خلجيستان بايراغي (ت.د.پ. اؤنه ريسي)


نشان سمت چپ در زمينه آبي، نشان قوم توركي باستان آرقو كه عده اي از توركولوقها خلجها را منسوب به آنها دانسته اند مي باشد. نشان سمت راست در زمينه سبز، نشان آغ هونها مي باشد كه بر سرزمينهاي جنوب آسيا و شبه جزيره هند -سرزمينهائي كه دولت خلجي در آنجا تاسيس شده بود- حكمرانده اند. هلال ماه و ستاره عمودي در زمينه قرمز، نشان قاشقاي يورد است كه خلجها يكي از مهمترين از ايلات اوليه بوجود آورنده آنها مي باشند (هلال ماه و ستاره افقي نشان آزربايجان است).

آفشار يورد:



آفشار يورد بايراغي (ت.د.پ. اؤنه ريسي)


نشان وسط سمبل سلجوقيان و دولت توركي سلجوقي است.



آفشار يورد بايراغي- (گاموح اؤنه ريسي)


پرچم دياسپوراي تركان آزربايجاني عراق




پرچم دياسپوراي تركان آزربايجاني سوريه




پرچم دياسپوراي تركان آزربايجاني ارمنستان




پرچم دياسپوراي تركان آزربايجاني آخيسقا- مسخت




گئرچه يه هو!!!!

1 Comments:

At 3:12 AM, Blogger yajur said...

interesting blog. It would be great if you can provide more details about it. Thanks you



فرش سفارشی

 

Post a Comment

<< Home