Tuesday, July 15, 2008



آزمون دمکراسى براى تعيين سمبل ملى - مارالان تبريزلي

موضوع پرچم واحد و مستقل براى آذربايجان جنوبى و بحث ها و گفتگو ها و پيشنهاد ها حول آن يکى از آزمون هاى به واقع ساده اى است که چگونگى برخورد و يافتن راه حلى متناسب براى آن، درجه بلوغ و پختگى سياسى نيروهاى فعال آذربايجانى را به عرصه ظهور خواهد گذاشت. اين آزمون براستى “ساده” است چرا که در نهايت بحث بر سر انتخاب يک سمبل مناسب است. شايد نيروهاى تلاشگر ترک مى بايد از اين بابت بنوعى خوشحال باشند که در مقابل مشکلى قرار دارند که مى توانند بدون هزينه گذارى خاصى، راه و روش هاى دمکراتيک و مبتنى بر آراى اکثريت را تجربه و آزمايش کنند.

بحث ها در اين مورد در ماه هاى گذشته تا حدى پيش رفته و نظرات متعددى در اين باره بيان شده است و آلترناتيو هاى چندى نيز شکل گرفته اند. پس ما بنوعى در مقابل يک انتخاب قرار داريم و کسانى را که چنين مباحثى را زودرس و يا زيادى مى دانند، حداقل در اظهار نظرها و مقالات و نوشته ها کمتر مى توان پيدا کرد. حال که ما خواسته و يا نا خواسته در مقابل چنين انتخابى قرار گرفته ايم، چگونه بايد عمل کنيم؟ آيا در نبود ارگان هاى دمکراتيک مردمى، چنين انتخاب و در نهايت تصميمى درست است و مى تواند بعنوان سمبل هويتى يک ملت ارايه شود بدون آنکه از طرق قانونى به آراى آنها مراجعه شده باشد.

شکى نيست که پرچم نهايى آذربايجان جنوبى تنها با تصويب پارلمان انتخابى آذربايجان رسميت نهايى مى يابد. اما آيا بايد تا تشکيل چنين نهادى دست در دست گذاشته و صبر پيشه کرد؟ عقل سليم به اين پرسش يقينا پاسخ منفى خواهد داد. چرا که موضوع تنها محدود به پرچم نيست. براى تشکيل پارلمان آزاد و رهايى ازسلطه خونبار حاکميت ديکتاتورى فعلى بايد مبارزه کرد و در اين راه چاره اى جز اجماع جمعى فعالان و مبارزان وجود ندارد. در صورت عدم دسترسى به چنين اجماعى، روشن است که نظرات، متفاوت باقى مانده و به حضور خود در عرصه سياسى ادامه خواهند داد. گر چه اميد همگان بر آن است که در مورد پرچم يک اجماع جمعى پيدا شده و سکويى باشد براى اتحاد ها و يا مصالحه هاى آينده.

اگر ما به لحاظ تاريخى و يا سنتى داراى سمبل و پرچمى ملى بوديم که مورد توافق اکثريت ترک زبانان بود، آنگاه در مقابل چنين سوالى قرار نمى گرفتيم که امروز برايمان پيش آمده است. در تظاهرات خيابانى سال هاى اخير در آذربايجان، در قورولتاهاى قلعه بابک، و در مراسم همايشى و اعتراضى در داخل و خارج کشور به خاطر فقدان پرچم و يا آرم سمبليک ديگرى، از پرچم هاى متفاوتى -آگاهانه و يا ناآگاهانه- استفاده شده و گاها نيز از آنها بعنوان پرچم ملى آذربايجان ياد شده است! حال سوال اينجاست که چگونه مى توان با حمل پارچه اى در يک و يا چند تظاهرات، گيرم بر دوش ده ها و يا صد ها هزار نفر، از آن پارچه به نام پرچم يک ملت نام برد؟

حقانيت و مشروعيت دادن به امرى از طريق مراجعه به آمار هاى خيابانى در کشورهاى استبداد زده بکرات تجربه شده و تاريخ صد سال اخير کشور ايران آکنده از اين مثال هاست. شاه فرارى و رژيم منفورش قادر بود حتى در آخرين روزهاى عمرش خيابان ها را پر از طرفدارانش کرده و از طرق رسانه هاى گروهى به تبليغ رژيمش بپردازد. آوردن مردم به خيابانها و از طريق آن مهر تاييد زدن به ادعا ها و ايده هاى خود هزاران بار از طريق جمهورى اسلامى تکرار شده و مى شود. آيا اين “لشکر کشى” هاى خيابانى مشروعيتى براى اين نظام با خود بدنبال آورده است.

اينجا قصد ما مقايسه نمايشنامه هاى خيابانى سازماندهى شده از سوى گروه هاى فشار و ارتجاعى و دون مايه اسلامى با قيام خود جوش و عميقا مردمى و توده اى در شهر هاى آذربايجان نيست. موضوع بهره گيرى از روش هاست. مراجعه به آمار تعداد افراد شرکت کننده در يک تظاهرات، چه نمايشنامه اى و چه واقعى، و استنتاج از آنها و بکرسى نشاندن نظر خودى بخاطر بالا بودن تعداد آدم ها در يک جمع، نمى تواند درست باشد. احترام به خواست و آمال کسانى که در اين و يا آن جمع سمبلى را با خود حمل کرده اند، بلاترديد واجب است. در يک تظاهرات آزاد مردمى، هر کس و يا گروهى مى تواند هر شعار و سمبل و نوشته اى را حمل کند. اما اين امر بخودى خود به هيچ تصميم و سند دمکراتيکى نمى انجامد. حمل سمبلى بعنوان پرچم در قلعه بابک، به تبديل شدن آن سمبل به پرچم آذربايجان نمى انجامد. در غير اينصورت آذربايجان هر چند ماه صاحب پرچم تازه اى مى شود. درک چنين استدلال هاى ساده اى نياز به هيچگونه دانش خاصى ندارد.

براى رسيدن به يک پرچم واحد براى آذربايجان جنوبى در زمان و شرايط حاضر يک توافق از سوى نيروهاى فعال سياسى، با در نظر گرفتن آرا و عقايد قشر هاى مختلف روشنفکران و نويسندگان و هنرمندان و ساير اقشار مردمى لازم است. رسيدن به چنين توافقى مستلزم گفتگوهاى مستدل و تبادل افکار است. پيش از ارايه هرگونه سمبلى بايد زمينه هاى نظرى آن را آماده کرد و چنين زمينه هاى نظرى بدون بحث و گفتگوى روشنگرانه و آزاد قابل دسترسى نيستند. بايد ديد که پرچم آذربايجان جنوبى تا چه حد مى بايست شبيه به پرچم جمهورى آذربايجان باشد. نشانه ها حاکى از آن است که بر لزوم چنين شباهتى تاکيد مى شود. در زمينه حفظ سه رنگ زمينه پرچم يعنى آبى و قرمز و سبز به نظر مى رسد اختلافى وجود ندارد. در اکثر آلترناتيو هاى پيشنهادى هلال ماه و ستاره (پنج و يا هشت پر) نيز به چشم مى خورند. اين ها زمينه هاى بسيار خوبى براى دستيابى به يک توافق جمعى هستند.

اين نکته را نبايد از ياد برد که نو آورى و خلاقيت گرچه در اکثر مواقع مثبت ارزيابى مى شوند اما در برخى حوزه ها از جمله آنچه به سمبل ها و نشانه هاى جمعى بر مى گردند، نو آورى هميشه با آغوش باز پذيرفته نمى شود. مردم بسادگى دست بردن در آنچه را که به هويت فرهنگى و ملى مربوط مى شوند نمى پذيرند. مى توان در خلوت کارگاهى طرح هاى جالب و زيبايى ارايه داد اما مقبول واقع شدن آنها موضوع ديگرى است. از آنجا که راه رسيدن به يک توافق جمعى در زمينه پرچم ملى هنوز بدرستى روشن نيست، شايد دورى جستن از طرح هاى متعدد و جوراجور به نفع يک پروسه تصميم گيرى سريع است.

سايت اويرنجى به تاريخ جمعه ۲۸ تیر با نوشته اى دعوت به تشکيل جمعى نموده که در نهايت دست به انتخاب سمبل ملى بزند. چنين ايده اى تنها مى تواند مورد استقبال نيروهاى دمکراتيک قرار گيرد.

پيش از آن در سوم جولاى، جمعي از فعالين ملي مستقل آذربايجان جنوبي، طى اطلاعيه اى در خصوص سمبل پيشنهادي براي حرکت ملي آذربايجان جنوب، خواهان مقبوليت و پذيرش آلترناتيو پيشنهادى خود شده بودند.

در بیست و هفتم تیرماه نيز جمعی از دانشجویان آذربایجانی دانشگاه تهران ضمن اعلام حمایت از این طرح از تمامی گروهها و فعالان ملی خواستار رای و نظر مثبت به این طرح شده بودند.

نظرات و پيشنهادات منفرد نيز دراين باب در روز ها و هفته هاى اخير منتشر شده و خوشبختانه تعدادى از علاقمندان به سرنوشت حرکت ملى در اين زمينه نظر داده اند.

اگر چنين جمعى و تشکيل آن مورد حمايت نيرو هاى سياسى قرار گيرد، راه براى حل نهايى انتخاب سمبل واحدى براى آذربايجان جنوبى هموار خواهد شد. نيز بر ديگر نيروهاى سياسى است که نظر خود را در مورد روشى دمکراتيک برا ى رسيدن به سمبلى واحد ابراز دارند. حضور در يک جمع معين براى هموار ساختن راه تصميم گيرى نهايى، هم چنين فرصتى است به سود آنهايى است که براى يک سمبل مشخص تبليغ مى کنند. اين فرصت خوبى براى حرکت ملى آذربايجان است تا بتواند اتحاد عمل و پايبندى خود را به راه و روش هاى دمکراتيک نشان دهد.

آنچه در نهايت امر مهم و درس آموز است، نه رنگ و فرم سمبل که چگونگى رسيدن به تفاهم برسر يک امر واحد در بين نيروهاى سياسى آذربايجان است.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home