Tuesday, April 25, 2006



بیدق مجلس مقدس اتحاد اسلام- آذربایجان- 1917



حضرات ترکان بعد از آمدن به صفحه آذربایجان مردم را با خودشان بر دوستی و اتحاد دعوت کرده..... اردوی عثمانی ها [در اروميه و تبریز و خوی و سلماس ] با مردم به طریق مهربانی رفتار همی کردند و در هر یک از شهرها مجلسی به اسم اتحاد اسلام تشکیل داده و مردم را عموما به اتحاد و دوستی دعوت می کردند.... بیدق های آن مجلس مقدس را هم مرکب از شیر و خورشید و ماه و ستاره قرار داده بودند

اهالی مملکت ما هم دامن محبت و دوستی ترکان را محکم گرفته و از نام و نژاد قدیمی خود یادها کرده و افسانه ها می خواندند و اثبات می کردند که ما نیز قدیما از ایل و الوس {اولوس} ترکان بوده و از خاک پاک ترکستان قدیم بوده و هستیم.


بیدق اتحاد اسلام آذربایجان


حضرات ترکان بعد از آمدن به صفحه آذربایجان مردم را با خودشان بر دوستی و اتحاد دعوت کرده و بنایشان بر این بود که چنانچه ما بین عموم فرق خاچ پرست اتفاق و اتحادی واقع است که در سایه [165 ب] آن اتفاق و اتحاد عمومی در روی زمین با عزت و شرف زندگانی می نمایند با وجودی که اختلاف مذهبی مابین کاتولیک و ارتدوکس و پروتستانی چه قدر است و مابین این ها نیز اختلافات بسیار و مسالک بی شمار دارند ارمنی و نصرانی از جهت مذهبی هیچ موافقتی ندارند مگر اینکه در خاچ پرستی و ستایش صلیب اتحادی دارند. و هکذا روس و انگلیس و دول دیگر.

هکذا اسلام را هم لازم است که مابین خودهاشان اتفاقی و اتحادی در حمایت همدیگر کرده و معاونت از یکدیگر داشته باشند. به جهت پیشرفت مقاصدشان تا بیشتر از این گرفتار مذلت و بدبختی و نکبت و بی شرفی نبوده باشند. از این جهت مجلس اتحادی به اسم «اتحاد اسلام» افتتاح کرده و مردم را به دوستی دعوت همی کردند و این اتحاد در قفقاز چند سال قبل مابین شیعه و سنی خصوصا با ترکان پس از جنگ ارمنی و مسلمان در کار بوده است.
.................

عمومی ارامنه و نصاری تحمل حملات مردانه ترکان را نیاورده و از جولگه سلماس فرار کرده، در ارومیه اتراق نموده و عسکر عثمانی هم تا قله کریوه قوشچی که کریوه بسیار سختی است رفته و در آن قله جماعت ارامنه و نصاری سنگر کرده و ترک ها هم در همان کدوک [گردانه] نشسته، مشغول زد و خورد بودند و در این بین محاربات و مضاربات بسیار فقره فقره خیلی اتفاق افتاده بود و مابقی اردوی عثمانی ها در تبریز و خوی و سلماس اقامت کرده و با مردم به طریق مهربانی رفتار همی کردند و در هر یک از این شهرها مجلسی به اسم اتحاد اسلام تشکیل داده و مردم را عموما به اتحاد و دوستی دعوت می کردند و به جهت آن مجلس مقدس هیئت رئیسه­ای انتخاب نمودند و چون این بنده داخل بعضی ادارات و تشکیلات نشده بودم لاجرم حقیر را حسب الخواهش جماعت هم از اجزای آن مجلس انتخاب نمودند و کسی را بدون بلیط داخل آن مجلس اتحاد نمی کردند و بیدق های آن مجلس را هم مرکب از شیر و خورشید و ماه و ستاره قرار داده بودند.

و نیز الیان پاشا قماندار اردوی ششم با جماعت کافیه بر سر ارومیه هجوم کرده و مسیحی ها را از جلو برداشته در مدت قلیلی شهر ارومیه و اطراف آن را نیز از ارامنه و نصاری تخلیه کرده و عموم مسیحیان به جانب موصل و بغداد رهسپار شدند و از ممالک محروسه ایران بالتمام خارج گردیدند
.................

اهالی مملکت ما هم از ترس گلوله­های ارامنه و نصاری دامن محبت و دوستی ترکان را محکم گرفته و از نام و نژاد قدیمی خود یادها کرده و افسانه ها می خواندند و اثبات می کردند که ما نیز قدیما از ایل و الوس {اولوس} ترکان بوده و از خاک پاک ترکستان قدیم بوده و هستیم. لیکن بعد از رفتن عثمانلوها آنوقت ورق برگردیده و چه شکایت ها که اظهار کرده و چه نفاق ها که به قالب نزدند
.................

و شب ما را دعوت كرده و مجلس بسيار عالي مرتب كرده بود، حكومت اروميه و كارگزار و تمامي ضابطان حضور داشتند و نيز نطقهاي مشروح چنانچه مقتضاي آن مجلس عالي بود در تهييج به تشديد مباني دين و اتحاد ما بين ملت اسلام به نحوي دلپذير و خوش آينده هم به عمل آمده و پاشا از حالتش از وضع آن محفل شريف غايت خوشحالي را اظهار كرده و بهجت و شگفتي مخصوص داشت. و مخصوصا بعد از وقوع قضية انتريانك {آندرانیک} و جنگ اهل خوي با ارامنه نسبت به اهالي خوي منتهاي محبت و مهرباني و امتنان را داشتند زيرا كه ايشان را مردمان غيور اسلاميت پرست و محكم بجا آورده بودند . به خلاف اهل تبريز {منظور حکومتیان شهر است } كه پيوسته از منافقت ايشان دل تنگ و شاكي بودند و شاهد بر اين آنكه اليان پاشا در ورود تبريز اهالي را به جامعي خوانده و نطقي مشروح كرده بود و تصريحا گفته بود كه اهل تبريز غيرت و اسلاميت از اهل خوي ياد بگيريد ديديد كه با چاقو هاي خود چگونه از دين اسلاميت خودشان مدافعه كرده و تن به زير بار ذلت و اطاعت كفار و ارامنه در ندادند.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home